ممکن است جرمی علیهشما رخ دهد و در پی این باشید که با شکایت از طرف مقابل، او را به پای میز محاکمه بکشانید و بدیننحو به حق ضایعشدهی خود دست یابید
این حق مسلّم هر شخصی است که اگر حقی از او ضایع شد، بتواند به مرجع قضایی مراجعه نموده و در پی احقاق حق خود باشد. اما واضح است که بهصرف ادعا نمیتوان کسی را به پای میز محاکمه کشاند! یعنی اگر کسی ادعایی علیه دیگری مطرح میکند، باید دلایلی ارائه دهد تا بهکمک آنها دادگاه را به درستی ادعای خود قانع کند. شهادت، اقرار، سوگند و علم قاضی (که براساس قرائن موجود در پرونده به دست میآید) از مهمترین ادلهی اثبات دعوا هستند.
قانونگذار برای برخی از جرایم، علاوهبر دلایل عام پیشگفته، ادلهی خاصی را بهصورت جداگانه برای آنها در نظر گرفته است. جنایات قتل و جنایات کمتر از قتل مانند ضربوجرح و نقص عضو، از مصادیق این جرایم هستند که علاوهبر چهار دلیل پیشگفته، با دلیل خاصی بهنام قسامه نیز اثبات میشوند. درواقع، قسامه یکی از دلایلی است که میتوان با آن وقوع جنایات را اثبات نمود.
مطابق قانون، قَسامه به سوگندهایی گفته میشود که شاکی برای اثبات جنایت عمدی یا غیرعمدی و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه میکند. بهعبارتبهتر، قسامه مجموعهای از قسمها است.
برای امکان اقامهی قسامه، دو شرط باید احراز شود تا بتوان مراسم قسامه را برگزار نمود:
گاهی اوقات دلایل قاطع و مطمئنی بر ارتکاب جنایت توسط متهم وجود ندارد، ولی قرائن و نشانههای دیگری در پرونده هست که براساس آنها قاضی ظن و گمان پیدا میکند که متهم مرتکب یک جنایت شده است. به این حالت در اصطلاح حقوقی لوث گفته میشود.
بهعنوان نمونه تصور کنید که شخصی با یک چاقوی خونین بالای سر یک جنازهی آغشته به خون دستگیر شود و پس از آن نیز کشف شود که در گذشته به این شخص پیامهای تهدیدآمیز ارسال نموده است. در این حالت هیچکس این فرد را در حال کشتن مقتول ندیده و خود او نیز منکر قتل است، ولی صحنه بهگونهای است که باعث ایجاد ظن و احتمال ارتکاب قتل از سوی همین شخص میشود. در چنین حالتی قانونگذار به قاضی اجازه داده تا برای رفع ظن مراسم قسامه را اجرا کند. البته صرف حضور یک نفر در محل وقوع جنایت بهتنهایی موجب تحقق لوث نمیشود.
ب. هیچ دلیلی برای اثبات جنایت وجود نداشته باشد.
منظور از این شرط آن است که شخص مدعی نتواند برای اثبات ادعای خود شاهدی معرفی کند و همچنین، خود متهم نیز اقرار به ارتکاب جنایت نکند. علاوهبراین، قرائن و نشانههای موجود در پرونده هم نتواند موجب علم قاضی به ارتکاب جنایت گردد. در چنین حالتی حتی اگر منکر (متهم) بر بیگناهی خود سوگند بخورد، باز هم قسامه ثابت خواهد شد.
بدینترتیب قسامه جزء آخرین ادله بوده و تنها وقتی قابل استناد است که هیچیک از ادلهی دیگر (اقرار، شهادت) موجود نباشد و در صورت تعارض بین آنها، اقرار و شهادت بر قسامه تقدم دارد و قاضی باید براساس اقرار و شهادت رأی صادر نماید.
در صورتی که دو شرط بالا(وجود لوث و نبودن هیچ دلیلی برای اثبات جنایت) وجود داشته باشد، برای اجرای قسامه مراحل زیر به ترتیب باید طی شود:
1. ابتدا از متهم خواسته میشود که برای بیگناهی خود دلیلی ارائه دهد. اگر دلیلی بر بیگناهی خود ارائه دهد، حکم به بیگناهی او صادر میشود و دیگر نوبت به قسامه نمیرسد.
2. اگر متهم نتواند دلیلی برای اثبات بیگناهی خود ارائهدهد، طبق ماده 317 قانون مجازات اسلامی شاکی میتواند دو کار انجام دهد:
الف. یا خودش قسامه را اقامه کند، که در این صورت، جنایت اثبات میشود و متهم به قصاص یا پرداخت دیه محکوم میگردد.
ب. یا از متهم درخواست قسامه نماید، که در این صورت، اگر متهم قسامه اقامه کند، حکم به بیگناهی او صادر میشود و شاکی دیگر نمیتواند مجدداً علیه او طرح دعوا کند و اگر متهم قسامه اقامه نکند، به پرداخت دیه محکوم میشود و دیگر نمیتواند قسامه را به شاکی رد نماید.
اگر شاکی هیچیک از دو کار بالا را انجام ندهد، متهم آزاد خواهد شد. ولی حق شاکی برای اقامهی قسامه یا درخواست قسامه از متهم همچنان به قوت خود باقی است.
اشاره به ایننکته ضروری است که هم مطالبهی قسامه و هم اقامهی آن باید توسط خود شاکی یا متهم صورت پذیرد و نمیتوان برای سوگندخوردن به دیگری وکالت داد.
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، قسامه به مجموعهای از سوگندها گفته میشود که در صورت اقامهشدن میتواند به محکومیت یا تبرئهشدن یک شخص منجر گردد. حال باید دید که چند قسم برای اثبات جنایت مورد نیاز است و اینکه آیا همهی اشخاص میتوانند اقامه قسامه نمایند یا خیر. نکات زیر، پاسخ این سوالات میباشند:
الف. برای اثبات قتل عمدی که مجازات آن قصاص میباشد، باید 50 نفر از خویشاوندان و بستگان مرد شاکی قسم بخورند که متهم قاتل است یا از قاتلبودن او اطلاع دارند. اما سوگندخورندگان نمیتوانند زن باشند و این قسمها نیز نمیتواند تکراری باشد. یعنی هیچیک از قسمخورندگان برای اثبات قتل(خواه از نوع عمدی و خواه غیرعمدی) نمیتواند بیش از یکبار قسم بخورد. بنابراین، تعداد افراد اهمیت دارد. مثلاً یک نفر نمیتواند 10 قسم بخورد تا در کنار 40 قسم دیگر به 50 قسم برسد.
ب. قتل غیرعمدی با قسم 25 مرد اثبات میگردد.
پ. در جنایات عمدی و غیرعمدی کمتر از قتل (نقص عضو و جرح)، برای اقامهی قسامه نهایتاً به 6 قسم نیاز است و همچنین، در این موارد شاکی میتواند به اندازهای که مورد نیاز است قسمها را تکرار نماید.
ت. خود شاکی چه زن باشد و چه مرد باشد، هم در قتل عمدی و هم در دیگر جنایات عمدی و غیرعمدی، میتواند در کنار سایر قسمخورندگان سوگند یاد کند.
ث. اگر شاکی از متهم مطالبهی قسامه نماید، متهم (همانطور که پیشتر گفته شد) میتواند اقامه قسامه کند و در این صورت تبرئه میشود. بدینمنظور، متهم برای اقامهی قسامه موظف است 50 نفر را برای سوگندخوردن معرفی کند. حال اگر تعداد این افراد کمتر از 50 نفر باشد، هر یک از آنها میتوانند چند بار قسم بخورند و اگر متهم نتواند کسی را معرفی کند، خود او میتواند بهتنهایی 50 قسم بخورد و تبرئه شود.
ج. طبق ماده 340 قانون مجازات اسلامی ضرورتی ندارد که اداکننده سوگند، خود شاهد عینی ارتکاب جنایت بوده باشد و علم وی به آنچه بر آن سوگند یاد میکند، کافی است ولی لازم است اداکنندگان سوگند از کسانی باشند که احتمال اطلاع آنان بر وقوع جنایت، موجه باشد. بنابراین، اگر مقام قضایی چنین تشخیص دهد که این اشخاص بدون علم و براساس گمان خود یا با تبانی سوگند خوردهاند، این سوگندها اعتبار قانونی نخواهد داشت. مثلاً اگر قرائن و نشانههای موجود در پرونده نشان میدهد که فرد خاصی نمیتوانسته از موضوع پرونده اطلاع داشته باشد، سوگند او اعتبار نخواهد داشت. درنتیجه، اگر ثابت شود که سوگند دروغ بوده یا اینکه اداکننده سوگند شرایط قانونی را نداشته است، به سوگند مزبور ترتیب اثر داده نمیشود.
همانطور که پیشتر نیز گفته شد، ممکن است که در جریان اقامهی قسامه سوگندها اعتبار نداشته باشد. بهعنوان نمونه، در حالتی که اداکنندگان سوگند از سوگند خود برگردند یا دروغبودن سوگندشان اثبات شود یا اینکه پس از صدور حکم دلیل معتبری برخلاف قسامه به دست آید، اعتبار قسامه از بین خواهد رفت. در این موارد، طبق حکم قانون میتوان از راهحل اعادهی دادرسی استفاده نمود. منظور از اعادهی دادرسی طرح مجدد دعوا است که در مطالب پیشین بهصورت مفصل توضیح داده شده است.
منبع : سایت مهداد