گاهی با وجود این که شخصی مرتکب جرم شده است، قانون اجازه تعقیب و مجازات متهم را نمیدهد.
به عوامل مانع تعقیب متهم، عوامل رافع مسئولیت گفته میشود که عبارت از اکراه، اضطرار، اجبار، مستی، جنون و صغیر بودن است. در این نوشتار به بررسی عامل اکراه با رویکرد ویژه به اکراه در قتل میپردازیم.
اکراه به این معناست که شخص دیگری را از طریق فشارهای روحی و روانی در موقعیتی قرار دهد که مجبور شود بین ارتکاب جرم و از دست دادن یکی از امور با اهمیت زندگی (مانند جان و مال خود یا نزدیکانش) فقط یک مورد را انتخاب کند؛ بهنحوی که اگر مرتکب جرم نشود، جان یا مال یا ناموس خود یا عزیزانش مورد تعرض قرار گیرد. در این مورد قانون مرتکب جرم را سزاوار مجازات نمیداند و مجازات فاعل جرم را بر اکراهکننده تحمیل میکند.
بر اساس ماده ۱۵۱ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲، «هرگاه کسی بر اثر اکراه غیرقابل تحمل مرتکب رفتاری شود که طبق قانون جرم محسوب میشود مجازات نمیشود. در جرایم موجب تعزیر، اکراهکننده به مجازات فاعل جرم محکوم میشود. در جرایم موجب حد و قصاص طبق مقررات مربوط رفتار میشود.»
اکراه در قتل
تصور کنید آقای الف که به اتهام کشتن شخص ب دستگیر شده است، در دفاعیات خود ادعا کند که آقای ج او را وادار به این اقدام کرده است و با شهادت شهود و سایر ادله اثبات شود که آقای ج چندین مرتبه الف را تهدید کرده که اگر ب را به قتل نرساند، فرزندش را میکشد یا خانهاش را به آتش میکشد.
میدانیم طبق قانون هر کس شخص دیگری را عمداً به قتل برساند به قصاص نفس محکوم میشود. (البته در صورت توافق با اولیای دم میتوان قصاص نفس را به دیه تبدیل کرد. در این حالت متهم علاوه بر پرداخت دیه به ۳ تا ۱۰ سال حبس محکوم میشود.) حال به نظر شما مسئولیت متهم به قتل (آقای الف) و اکراهکننده به قتل (آقای ج) چیست؟
برای دانستن پاسخ این سؤال، ابتدا باید شرایط کلی تحقق اکراه را بدانیم و سپس به بررسی اکراه در قتل بپردازیم.
شرایط کلی تحقق اکراه
همانطور که گفته شد، هرگاه فردی با تهدید جانی یا مالی، شخصی را وادار به عملی کند که به آن رضایت ندارد، اکراه محقق میشود.
البته نباید پنداشت که هر تهدیدی رافع مسئولیت است. بلکه تهدیدی اکراه محسوب میشود که غیرقانونی، غیر قابل تحمل، غیر قابل اجتناب، غیر قابل دفع، احتمالی و قریبالوقوع باشد.
به عنوان مثال اگر شخصی متهم را تهدید کند که او را از طریق امور ماوراءالطبیعه طلسم میکند یا تهدید کند که او را با دست خفه میکند، در حالی که چنین قدرت بدنی ندارد، چنین تهدیدی اکراه محسوب نمیشود و متهم نمیتواند برای دفاع از خود بدان استناد کند.
ملاک تشخیص قابل تحمل بودن یا نبودن تهدید، خود فرد است. به این معنا که لازم نیست تهدید برای همه افراد غیر قابل تحمل باشد، بلکه کافی است ثابت شود که تهدید برای آن فرد قابل تحمل نبوده است.
قتل عمد، استثنایی بر قاعده کلی اکراه
قاعدهای که درباره اکراه بیان شد، در همه جرایم بهاستثنای قتل عمد جاری است. در قتل عمد بهدلیل حرمت خون انسان، مسئولیت جرم قتل با قاتل است، هرچند که بهعلت اکراه از سوی شخص دیگری مرتکب جرم قتل شده باشد.
بر اساس ماده ۳۷۵ قانون مجازات اسلامی «اکراه در قتل مجوز قتل نیست و مرتکب، قصاص میشود و اکراهکننده، به حبس ابد محکوم میشود. تبصره ۱ـ اگر اکراهشونده طفل غیرممیز یا مجنون باشد فقط اکراهکننده محکوم به قصاص است. تبصره ۲ـ اگر اکراهشونده طفل ممیز باشد عاقله او دیه مقتول را میپردازد و اکراهکننده به حبس ابد محکوم میشود.
اما در مورد صدمات کمتر از قتل، اکراه طبق قاعده کلی، رافع مسئولیت مرتکب است. بنابراین اگر فرد مضروب زنده بماند، مسئولیت جزایی بر عهده اکراهکننده است، نه مرتکب عمل.
در این زمینه در ماده ۳۷۹ قانون مجازات اسلامی آمده است که «هرگاه کسی دیگری را به رفتاری اکراه کند که موجب جنایت بر اکراهشونده شود، جنایت عمدی است و اکراهکننده قصاص میشود؛ مگر اکراهکننده قصد جنایت بر او را نداشته و آگاهی و توجه به اینکه این اکراه نوعاً موجب جنایت بر او میشود نیز نداشته باشد که در این صورت جنایت شبه عمدی است و اکراهکننده به پرداخت دیه محکوم میشود.»
حالات مختلف اکراه در قتل عمد
۱ـ هرگاه مرتکب قتل، شخص عاقل و بالغی باشد، قاتل به قصاص نفس و اکراهکننده به حبس ابد محکوم میشود. (ماده ۳۷۵ قانون مجازات اسلامی)
۲ـ هرگاه اکراهشونده (قاتل) طفل غیرممیز یا مجنون باشد، فقط اکراهکننده قصاص میشود. (تبصره یک ماده ۳۷۵ قانون مجازات اسلامی) در این حالت، دیوانه و کودک غیرممیز که فاقد قوه ادراک و تشخیص است، مانند ابزاری برای ارتکاب جرم مورد استفاده قرار گرفته و مسئولیتی ندارند.
۳ـ هرگاه اکراهشونده طفل ممیز (یعنی کودکِ دارای قوه ادراک و تشخیص) باشد، پرداخت دیه مقتول بر عهده عاقله قاتل است و اکراهکننده نیز به حبس ابد محکوم میشود. (تبصره ۲ ماده ۳۷۵ قانون مجازات اسلامی)
تأثیر اکراه در قتل شبهعمد
فرض کنید آقای الف شخصی را وادار میکند که به دیگری ضربهای وارد کند و آن ضربه اتفاقا موجب مرگ او میشود. بهعنوان مثال سیلی به او زده و در نتیجه پایش لیز خورده و سرش به جسم سختی برخورد کرده و سبب مرگ او میشود. این قتل غیرعمد است.
در مورد قتل غیرعمد، استناد به قاعده کلی اکراه برای معافیت مرتکب از مسئولیت امکانپذیر بوده و در نتیجه، پرداخت دیه مقتول بر عهده اکراهکننده است.
* سایت سازمان قضایی نیروهای مسلح
منبع : روزنامه اطلاعات