مردی که به خاطر سوءظن گلوی همسرش را برید

مردی-که-به-خاطر-سوءظن-گلوی-همسرش-را-برید

مردی که به خاطر سوءظن گلوی همسرش را برید


مردی که به خاطر سوءظن گلوی همسرش را برید

ماجرای این جنایت هولناک هفدهم شهریور سال ۹۶ زمانی لو رفت که پسر ۱۴ ساله‌ای هرچه با تلفن مادرش تماس می‌گرفت کسی پاسخگوی تلفن نبود! پسر نوجوان که به دلیل اختلافات شدید پدر و مادرش به منزل دایی‌اش رفته بود تا از این هیاهوی خانوادگی دور بماند، دچار نگرانی شد و به ناچار صبح جمعه به طرف منزل خودشان حرکت کرد که در نزدیکی منزل دایی‌اش بود.

پسر نوجوان هراسان کلید را درون قفل منزل ویلایی ۵۰ متری چرخاند و به طرف پذیرایی دوید ولی با دیدن پیکر غرق در خون مادرش که کنار پشتی منزل قرار داشت وحشت‌زده فریاد کشید و با دایی‌اش تماس گرفت.

چند دقیقه بعد و با تماس برادر مقتول، نیروهای انتظامی عازم خیابان بهمن در منطقه خواجه ربیع شدند. آنان با مشاهده وضعیت به هم ریخته منزل به حفظ صحنه حادثه پرداختند و مراتب را در غیاب قاضی میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) به قاضی سید جواد حسینی (معاون دادستان و بازپرس ویژه جرایم خاص) اطلاع دادند. با حضور معاون دادستان مرکز خراسان رضوی در صحنه جنایت، تحقیقات قضایی و علمی در این باره آغاز شد.

جسد زن ۳۴ ساله که سمیه نام داشت به صورت نیمه‌نشسته در کنار پشتی منزل افتاده بود و آثار جسم سخت روی سر و بریدگی زیر گلوی وی حکایت از آن داشت که مقتول با ضربات چاقو و میله آهنی به قتل رسیده است. پاره شدن بخشی از لباس ها و خراشیدگی‌های روی ساعد و دستان مقتول همچنین بیانگر آن بود که بین قاتل و مقتول درگیری رخ داده است و آثار و علائم دفاعی روی پیکر مقتول خودنمایی می‌کرد. از سوی دیگر نیز تکه‌های شکسته یک بشقاب و آثاری از خون روی میز تلویزیون و دیوار منزل این موضوع را تایید می‌کرد.

در حالی که سرنخ‌های تحقیقات جنایی به سوی اختلافات خانوادگی کشیده می‌شد، کشف لباس‌های خون‌آلود مردانه در اتاق خواب و تایید پسر نوجوان که پیراهن و شلوار مردانه متعلق به پدرش است، بر این فرضیه قضایی مهر تایید زد و بدین ترتیب با صدور دستوری از سوی قاضی حسینی، «جواد-الف» (مرد ۴۲ ساله) تحت تعقیب کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت اما صبح روز بعد، متهم فراری که شب را در اطراف کلانتری سپری کرده بود، خود را تسلیم قانون کرد.

این‌گونه بود که ادامه رسیدگی به این پرونده جنایی را قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) به عهده گرفت و بازجویی‌های تخصصی از متهم ۴۲ ساله در شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب آغاز شد. مرد همسرکش که تحت‌الحفظ نیروهای انتظامی به شعبه ویژه پرونده‌های جنایی هدایت شده بود، در حالی که با سوالات تخصصی قاضی میرزایی هیچ راه گریزی را تصور نمی‌کرد لب به اعتراف گشود و قتل همسرش را به گردن گرفت.

او سپس در بازسازی صحنه جنایت هم با بیان جزئیات دیگری از ماجرای قتل همسرش با انگیزه سوءظن گفت: «سمیه» دختردایی من بود ولی از همان روزهای آغازین دوران نامزدی با هم اختلاف داشتیم چراکه رفتارهای همسرم موجب بی‌اعتمادی من شده بود. وقتی فرزندم به دنیا آمد من در شهرداری استخدام شدم و زباله جمع‌آوری می‌کردم. در همین زمان هم بود که معتاد شدم و به مصرف شدید مواد مخدر روی آوردم ولی هیچ‌وقت درباره مواد مخدر با هم درگیری نداشتیم چراکه بسیاری از اطرافیان همسرم نیز آلوده به مواد مخدر بودند و او نمی‌توانست از این طریق مرا تحقیر کند.

ولی سوء‌ظن و بی‌اعتمادی از هنگامی بین ما فاصله عمیق انداخت که با یکدیگر در یک کارگاه تولید شیشه مشغول کار شدیم و او برخلاف میل من رفتار می‌کرد. گاهی ساعت‌های زیادی را در خارج از خانه به سر می‌برد و اعتراض‌های مرا نیز تحویل نمی‌گرفت. وقتی می‌پرسیدم کجا بودی؟ جواب سربالا می‌داد، می‌گفت: با دوستانم بودم. همین موضوع همواره به مشاجره و درگیری بین ما می‌انجامید و در نهایت «سمیه» با قهر منزل را ترک می‌کرد تا به خانه پدرش برود. 

متهم این پرونده جنایی ادامه داد: یک بار وقتی به جرم مواد مخدر دستگیر و زندانی شدم دیگر رشته زندگی هم از دستم در رفت. این اختلافات بعد از آزادی من طوری شدت گرفت که دیگر همسرم توجهی به من نداشت. چند ماه قبل از این حادثه (قتل) او مهریه‌اش را اجرا گذاشت و از من شکایت کرد. با آنکه خیلی عصبانی بودم باز هم خانه کوچکم را به نام او ثبت کردم ولی هیچ‌گاه مشاجرات و درگیری ما که به خاطر سوء‌ظن شکل گرفته بود، پایان نیافت تا اینکه ساعت ۱:۳۰ جمعه (هفدهم شهریور) به خانه آمد. من که دیگر به شدت خشمگین شده بودم از او درباره دیرآمدنش به منزل پرسیدم اما باز هم با همان پاسخ تکراری روبه‌رو شدم: «با دوستانم بودم».

وقتی این جمله را از زبانش شنیدم دیگر خون جلوی چشمانم را گرفت. همه درگیری‌های قبل مانند سکانس‌های فیلم از مقابل چشمانم عبور کرد. آنقدر عصبانی بودم که نمی‌فهمیدم چه می‌کنم. میله آهنی لوله آب را برداشتم و ضرباتی به سرش کوبیدم. سپس چاقوی میوه‌خوری را در گلویش فرو کردم طوری که تیغه آن از آن طرف بیرون زد و خون به اطراف پاشید. در همان حال پیکر مجروح همسرم را رها کردم و با تعویض لباس‌های خون‌آلودم از منزل گریختم. تا صبح در اطراف کلانتری خواجه ربیع پرسه می‌زدم تا اینکه خودم را از تردید رها کردم و تسلیم قانون شدم. الان هم بسیار پشیمانم چراکه دوفرزندم یتیم شده‌اند.

پس از تکمیل تحقیقات از زوایای علمی کارشناسی و قضایی و همچنین جمع‌آوری اسناد و مدارک محکمه‌پسند از سوی قاضی کاظم میرزایی، کیفرخواست این پرونده جنایی در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد صادر شد و بدین ترتیب متهم همسرکش در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی پای میز محاکمه ایستاد.

قضات باتجربه این شعبه که سابقه سال‌ها رسیدگی به پرونده‌های خاص و مهم را در کارنامه قضایی خود دارند، پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه با حضور اولیای دم و وکلای مدافع، در نهایت رای به قصاص نفس «جواد – الف» دادند چراکه استدلال‌های قاطع قضایی در محتویات این پرونده جنایی موج می‌زد و متهم هیچ راه گریزی برای فرار از مجازات نداشت.

با تایید رای صادرشده در دیوان عالی کشور، مقدمات اجرای حکم قصاص نفس مرد ۴۵ ساله با دستور قاضی محمدرضا دشتبان (معاون اجرای احکام دادستان مرکز خراسان رضوی) فراهم شد و بدین ترتیب مرد همسرکش که با تیغ سوء‌ظن دست به جنایتی هولناک در مشهد زده بود، پای چوبه دار رفت و با نظارت قضات اجرای احکام، در زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد تا درس عبرتی باشد برای آنان که با سوء‌ظن‌های بیهوده، آبروی دیگران را به بازی می‌گیرند و در حالت خشم دست به رفتارهای جنایت‌آمیزی می‌زنند که فرجام آن بالای چوبه دار رقم می‌خورد.

منبع : همشهری

مطالب مرتبط

پایان تلخ کودک همسری

معروفترین قاچاقچی مواد و دارودسته اش بازداشت شدند

مردی که حیوان آزاری می کرد بازداشت شد

همدستی زن خائن با معشوقه خود برای قتل شوهر