درخواست اعاده دادرسی به استناد سند مکتوم

درخواست-اعاده-دادرسی-به-استناد-سند-مکتوم

درخواست اعاده دادرسی به استناد سند مکتوم تأمین دلیل جدیدالتحصیل مصداق سند مکتوم که در جریان دادرسی وجود داشته لیکن در اختیار متقاضی اعاده دادرسی نبوده، نیست


درخواست اعاده دادرسی به استناد سند مکتوم
تأمین دلیل جدیدالتحصیل مصداق سند مکتوم که در جریان دادرسی وجود داشته لیکن در اختیار متقاضی اعاده دادرسی نبوده، نیست.

رأی دادگاه بدوی
درخصوص دعوی موقوفه امامزاده ح.(ع) به‌تصدی اوقاف و امور خیریه غرب تهران به‌طرفیت آقای ح.الف. به‌خواسته الزام خوانده به خلع‌ید و قلع و قمع بنای احداثی در پلاک ثبتی 26984/2398 بخش 10 تهران و محکومیت وی به‌پرداخت اجور ایام تصرف به‌شرح متن دادخواست مقوم‌ به 000/000/51 ریال با احتساب خسارات دادرسی. مستنداً به مدارک پیوست که پس از طی تشریفات و ضوابط قانونی پرونده به این شعبه ارجاع و سپس به کلاسه فوق به ثبت رسیده است. اولاًـ دادگاه جهت بررسی سوابق مالکیتی خواهان، مراتب را طی شرحی از مرجع ثبتی استعلام که برابر جوابیه واصل از ثبت به‌شماره 2655 ـ 25/7/90 عیناً چنین آمده است: »... شش‌دانگ یک قطعه زمین به پلاک 26984 فرعی از 2398 اصلی مجزی شده از 226 واقع در بخش 10 تهران به مساحت سیزده مترمربع، به‌نام اوقاف استان تهران شمال غرب وقف آستانه مقدسه امامزاده ح.(ع) به ثبت رسیده است.« ثانیاًـ تعاقباً دادگاه جهت بررسی این مهم که پلاک مبحوث‌عنه و منتسب به خواهان در تصرفات خوانده قرار دارد یا خیر، نظر به فنی و تخصصی بودن موضوع پرونده، مبادرت به صدور قرار ارجاع امر به کارشناسی می‌نماید که با وصول نظریه مربوط ثبت شده به‌شماره 921ـ 22/3/91 آمده است که »با توجه به تثبیت مالکیت اوقاف (آستانه مقدس امامزاده ح.(ع)) نسبت به پلاک 26984/2398، خوانده این پرونده اقدام به تصرف پلاک 26984/2398 اصلی نموده و آن را با ملک خود به‌شماره 4165/2398 اقدام نموده است. اعیانی احداثی در این قسمت قدیمی‌ساز بوده و شامل دو طبقه زیرزمین و همکف می‌باشد که زیرزمین عملاً با زیرزمین ملک مجاور (پلاک 4165/2398) ترکیب گردیده و از مجموعه آن به‌صورت انبار مغازه خوانده استفاده می‌گردد. بنای احداثی در همکف نیز یک اتاق به مساحت داخلی حدود 11 مترمربع با ارتفاع حدود 4 متر و پوشش کف موزائیک می‌باشد. در ورودی این اتاق از داخل مغازه احداثی در پلاک 4165/2398 می‌باشد.« به‌علاوه جمع اجور از 13/10/90 الی تاریخ ثبت نظریه کارشناسی، جمعاً مبلغ 000/250/13 ریال و سپس از تاریخ 13/10/90 سالیانه هر مترمربعی 79000 تومان تعیین و احتساب می‌گردد که نظریه مربوط مطابق مقررات به طرفین ابلاغ، لیکن ایراد و اعتراض متقن و مدللی که موجبات فسخ نظریه کارشناسی را ایجاب نماید، از طرفین تاکنون واصل و ایصال نگردیده. به‌علاوه به‌نظر می‌رسد نظریه یادشده با اوضاع و احوال محقق و مسلم قضیه مطابقت داشته و نقصی متوجه آن نمی‌باشد. لذا با وصف مراتب فوق، ضمن رد مدافعات بلاوجه وکیل محترم خوانده، مستنداً به مواد 308، 311 و 320 از قانون مدنی و 519 از قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی، دادگاه ضمن محمول بر صحت تلقی نمودن دعوی خواهان، خوانده را علاوه بر خلع‌ید و قلع و قمع بنای احداثی موضوع پلاک 26984/2398 بخش 10 تهران معطوفاً به‌ نظریه کارشناسی، نام‌برده را به‌پرداخت اجرت‌المثل ایام تصرف از تاریخ 13/10/89 الی تاریخ تنظیم نظریه کارشناسی جمعاً به‌مبلغ 000/250/13 ریال و سپس از تاریخ 13/10/90 الی اجرای حکم، سالیانه متر مربعی 000/79 تومان در حق خواهان، به‌عنوان خواسته اصلی و سپس پرداخت حق‌الزحمه کارشناسی از باب تسبیب در حق خواهان، محکوم می‌نماید. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر می‌باشد.
رئیس شعبه 8 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ میردیلمی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان
درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای ح.الف. با وکالت آقای ج.ع. از دادنامه شماره 91000650 مورخ 29/6/1391 صادره از شعبه 8 دادگاه عمومی تهران که به‌موجب آن خوانده به خلع‌ید و قلع و قمع بنای احداثی در پلاک ثبتی 26984/2398 بخش 10 تهران و پرداخت اجرت‌المثل ایام تصرف از تاریخ 13/10/89 الی تاریخ تنظیم نظریه کارشناسی، جمعاً به‌مبلغ /000/250/13 ریال و سپس از تاریخ 13/10/90 الی اجرای حکم، سالیانه متر مربعی /000/79 تومان در حق خواهان به‌عنوان اصل خواسته و پرداخت حق‌الزحمه کارشناسی از باب تسبیب، در حق خواهان محکوم گردیده است، وارد و موجه نیست؛ و تقاضای مطروحه از ناحیه تجدیدنظرخواه با هیچ کدام از بندهای مقیده در ماده 348 از قانون آیین دادرسی در امور مدنی منطبق نبوده و دادنامه موصوف با توجه به محتویات پرونده و با رعایت اصول و مقررات و قواعد دادرسی اصدار گردیده و در این مرحله از رسیدگی دلیل جدیدی که مستلزم نقض دادنامه مذکور باشد، اقامه نشده. بنابراین تجدیدنظرخواهی را غیرموجه تشخیص و با رد اعتراض، دادنامه معترض‌عنه را با استناد به ماده 358 از قانون مرقوم عیناً تأیید می‌نماید. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
پورفلاح ـ صادقی

درخصوص دادخواست اعاده دادرسی آقای ح.الف. با وکالت آقای ج.ع. به‌طرفیت موقوفه آستانه امامزاده ح. نسبت به دادنامه شماره 9101351 مورخه 28/12/91 صادره از شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران که طی آن با تأیید دادنامه شماره 650 ... 91 مورخه 29/6/91 صادره از شعبه 8 دادگاه عمومی حقوقی تهران، حکم به خلع‌ید و قلع و قمع بنای احداثی در پلاک ثبتی 26984/2398 بخش 10 تهران و پرداخت اجرت‌المثل صادر گردیده است؛ و به استناد بند 5 و 7 ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی، متقاضی اعاده دادرسی تقاضای رسیدگی نموده است. نظر به اینکه اولاًـ درخصوص به کاربردن حیله و تقلب، ضرورت داشته بدواً متقاضی اعاده دادرسی، حکم نهایی و قطعی که بیانگر جهت فوق‌الذکر باشد را ارائه نماید که چنین حکمی ارائه نشده است. ثانیاًـ درخصوص بند 7 ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی که متقاضی مذکور با ارائه نظریه کارشناسان در تأمین‌دلیل به‌عمل آمده، تقاضا نموده است، نیز مورد از شمول بند 7 ماده 426 قانون مارالذکر خارج می‌باشد. زیرا تأمین دلیل جدیدالتحصیل مأخوذه از اسناد مکتوم که در جریان دادرسی وجود داشته و لیکن در اختیار مستدعی اعاده دادرسی نبوده، نمی‌باشد. علی‌هذا این دادگاه تقاضای مذکور را ثابت ندانسته و مستنداً به تبصره ماده 435 و 429 قانون مارالذکر، قرار رد دادخواست اعاده دادرسی را صادر و اعلام می‌نماید. رأی صادره قطعی است.
رئیس شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
پورفلاح ـ زیوری

شماره دادنامه قطعی :9209970223500571   تاریخ دادنامه قطعی : 1392/05/23

منبع : پژوهشگاه قوه قضائیه

مطالب مرتبط

برای اعمال لایحه قانونی راجع به رفع تجاوز و جبران خسارت وارده به املاک چه شرایطی لازم است ؟

قانون آئین دادرسی جرائم نیروهای مسلح و دادرسی الکترونیکی مصوب 1393 07 08

انتقال مال موضوع حق در جریان دادرسی

نمونه آرا دیوان عدالت اداری در رابطه با عطف ماسبق نشدن قانون