بطلان معامله مربوط به موردی است که معامله غیر نافذ است و تنفیذ نشود مثل معامله فضولی و معامله افراد غیر رشید که دراین صورت خواسته خواهان باید بطلان معامله باشد لکن دعوی ابطال مربوط به موردی است که معامله به لحاظ نداشتن شرایط اساسی صحت باطل بوده و قابلیت تنفیذ را هم ندارد که در اینصورت خواسته خواهان باید ابطال معامله باشد
ابطال به معنای باطل کردن و در دعوا به معنای حکم کردن به نادرستی دعوا به کار رفته و در فقدان شرایط اساسی قراردادها عنوان باطل بودن و تقاضای ابطال مناسب به نظر میرسد. بطلان مطلق یعنی بطلان واقعی ناظر به بیاثر بودن عقد یا ایقاع است و بطلان نسبی، صفتی است در یک عمل حقوقی که در آن رعایت نشدن کامل شرایط قانونی، بهنفع، ذینفع حالتی را بین صحت و فساد ایجاد میکند که فقط ذینفع میتواند از طریق اعلام اراده خود آن را کاملاً صحیح یا کاملاً فاسد و باطل گرداند. گاهی نیز این عناوین مترادف به کار رفته است به هر تقدیر به نظر میرسد ابطال و باطل بودن نسبت به بطلان دارای عموم و خصوص است. نتیجتاً اتفاقنظر صحیح است بدون اینکه تمسک به این عناوین موجب عدم استماع دعوا گردد.
بطلان معامله مربوط به موردی است که معامله غیر نافذ است و تنفیذ نشود. مثل معامله فضولی و معامله افراد غیر رشید که دراین صورت خواسته خواهان باید بطلان معامله باشد. لکن دعوی ابطال مربوط به موردی است که معامله به لحاظ نداشتن شرایط اساسی صحت باطل بوده و قابلیت تنفیذ را هم ندارد که در اینصورت خواسته خواهان باید ابطال معامله باشد.
مطالب مرتبط
اثر علم فروشنده نسبت به بطلان بیع بر دعوای خسارت