ابلاغ در لغت به معنای رساندن نامه یا پیام است و در اصطلاح حقوقی نیز میتوان آن را به معنای مطلع ساختن مخاطب از مفاد ورقه قضایی طبق تشریفات قانونی تعریف کرد
ابلاغ در لغت به معنای رساندن نامه یا پیام است و در اصطلاح حقوقی نیز میتوان آن را به معنای مطلع ساختن مخاطب از مفاد ورقه قضایی طبق تشریفات قانونی تعریف کرد.
بر اساس قانون هیچ حکم یا قراری را نمیتوان اجرا کرد؛ مگر اینکه به صورت حضوری یا به صورت رای یا رونوشت گواهیشده آن به طرفین یا وکیل آنان ابلاغ شده باشد. نحوه ابلاغ اوراق قضایی نیز برابر مقررات مربوط به ابلاغ خواهد بود.
از آنجایی که بیشتر تصمیمات و اقدامات هر مرجع قضایی یا شبهقضایی، باید مسبوق به ابلاغ به طرفین دعوی باشد، اهمیت ابلاغ اوراق قضایی مشخص میشود. زیرا تمامی مهلتها و زمانهایی که در مقررات برای انجام امر یا اعمال حقی پیشبینی شده است، از تاریخ ابلاغ برگی آغاز میشود که توسط مأمور ابلاغ به مخاطب تحویل داده میشود.
مانند مهلت بیست روزه تجدیدنظرخواهی از آرای قابل تجدیدنظر و مهلت 10 روزه اخطار رفع نقص، که توسط مدیر دفتر برای تکمیل دادخواست صادر میشود، که همگی باید مسبوق به ابلاغ اوراق قضایی به اشخاص مذکور باشد تا مواعد دادرسی آغاز شود.
از طرفی اجرای عدالت و احقاق حق مراجعان به مراجع فوق، موکول به ابلاغ دادخواست و ضمایم به مخاطب دعوی است تا خود را برای دفاع از دعوای مطرحشده آماده کند و رسیدگی نیز منوط به اطمینان از ابلاغ آنهاست.
در صورتی که ابلاغ اوراق، مستقیماً به شخص مخاطب (شخصی که نامش در برگ ذکر شده است) ابلاغ شود، ابلاغ واقعی تلقی میشود.
اگر ابلاغ به صورت واقعی انجام گیرد، اعتبار مطلق دارد و نمیتوان آن را بیاعتبار تلقی کرد؛ مگر اینکه جعلی بودن آن ثابت شود.
بدیهی است در صورت محرز نبودن صحت ابلاغ توسط مقام رسیدگیکننده، از قبیل ابلاغ به همسایه مخاطب یا ابلاغ به اعضای شورای اسلامی و مانند آن، جلسه رسیدگی باید تجدید شود و با تعیین وقت جلسهای دیگر، مجدداً اوراق قضایی برای اطلاع مخاطب ارسال میشود.
بنابراین مأموران ابلاغ باید با آگاهی کامل از قوانین ابلاغ در امر دادرسی و آثار و تبعات هر یک از انواع ابلاغ اوراق قضایی آشنا باشند تا بتوانند وظیفه حساسی را که بر عهده دارند به طور صحیح و کامل انجام دهند.
هرگاه مأمور ابلاغ نتواند اوراق را به شخص خوانده برساند، باید در نشانی تعیینشده به یکی از بستگان یا خادمان او که سن و وضعیت ظاهری او برای فهم اهمیت آن کافی است، ابلاغ کند.
این ابلاغ حتماً باید در محل اقامت مخاطب باشد. البته ملاک، آخرین آدرسی است که مخاطب اعلام کرده است و باید در ذیل برگ مربوط قید شود که در محل سکونت نامبرده ابلاغ شد.
تکلیف قانونی در صورت امتناع از گرفتن ابلاغ یا عدم حضور مخاطب
در فرض استنکاف مخاطب از گرفتن هرگونه اوراق قضایی، مأمور ابلاغ مراتب امتناع وی را در ابلاغنامه قید و امضا کردهد و به هیأت ارسال میکند.
همچنین در صورتی که در محل سکونت مخاطب، خود، بستگان و خادمش حضور نداشته باشند، اعلامیهای در دو نسخه خطاب به مخاطب تنظیم میشود و یک نسخه در محل سکونت وی چسبانده شده و نسخه دیگر همراه برگ ابلاغ به هیات ارسال میشود.
در اعلامیه مذکور به جای جمله «و ساکنین از گرفتن برگ فوقالذکر امتناع کردند»، جمله «هیچ کس در محل نبود» نوشته میشود و نیز مطابق ماده 94 قانون آیین دادرسی مدنی، یک نوبت هم به مدت یک ماه در روزنامه کثیرالانتشار منتشر میشود.
بدیهی است در صورت مجهولالمکان بودن، طبق ماده 73 آیین دادرسی مدنی، یک بار از طریق نشر آگهی اقدام میشود و پس از یک ماه قابل رسیدگی است.
چنانچه پس از تاریخ یک ماه از درج آگهی در روزنامه مخاطب مراجعه نکرد، ابلاغ قانونی انجام شده است.
همچنین به استناد ماده 96 قانون آیین دادرسی مدنی، تاریخ چسباندن یا تحویل به بستگان، تاریخ ابلاغ محسوب میشود.
در ذیل برگ ابلاغ اوراق قضایی، این موارد باید قید شود: تاریخ ابلاغ (به حروف باید نوشته شود)، نام گیرنده ابلاغ (چنانچه به بستگان ابلاغ شود باید نسبت شخص تحویلگیرنده با مخاطب و همچنین اینکه در محل سکونت ابلاغ شده است، قید شود)، امضای گیرنده، نام مأمور ابلاغ و امضای مأمور ابلاغ.
البته به استناد ماده 106 قانون آیین دادرسی مدنی، وقتی مخاطب با مأمور ابلاغ قرابت سببی یا نسبی تا درجه سوم از طبقه دوم داشته باشد یا دعوای مدنی یا جزایی داشته باشند، نمیتواند امر ابلاغ را عهدهدار شود.
اگر خوانده در حوزه دادگاه دیگری باشد، ابلاغ توسط دفتر دادگاه به هر وسیله ممکن صورت میگیرد و اگر در محل اقامت خوانده، دادگاهی نباشد، ابلاغ توسط مأموران انتظامی یا بخشداری یا شورای اسلامی محل یا پست انجام میشود.
به گزارش بخش فرهنگی قوهقضاییه، مسئولیت ابلاغ تمامی مکاتبات برعهده مسئول کارگزینی یا امور اداری هر اداره است و طبق ماده 23 آییننامه اجرایی قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب 29 مرداد سال 1385 هیات وزیران)، مسئولیت هرگونه تأخیر در ابلاغ آراء و صدور احکام اجرایی مربوط، بر عهده مسئولان کارگزینی یا امور اداری است.
حکم اجرایی آرای قطعی، باید همزمان با ابلاغ به مخاطب صادر و اجرا شود. همچنین در صورتی که مخاطب در حالت آماده به خدمت باشد، با ابلاغ رای قطعی، بنا به تبصره 3 ماده 13 قانون رسیدگی به تخلفات اداری (مصوب سال 1372)، حکم آماده به خدمت وی لغو میشود.
در صورتی که مخاطب در مهلت مقرر قانونی یک ماهه به رأی خود اعتراض نکرده باشد، پس از 30 روز از تاریخ ابلاغ حکم اجرایی صادر و اجرا میشود. بدیهی است چنانچه در مهلت مقرر قانونی به رأی اعتراض کرده باشد، پس از صدور رأی هیات تجدیدنظر و ابلاغ آن به مخاطب، حکم اجرایی صادر و اجرا میشود.
آرای هیات تجدیدنظر از نوع آرای قطعی هستند که باید همانند آرای قطعی، همزمان با ابلاغ رای و امضا توسط مخاطب، حکم اجرایی صادر و اجرا شود.
منبع : روزنامه حمایت