بر اساس ماده 841 قانون مدنی، «موصیبه باید ملک موصی باشد و وصیت به مال غیر ولو با اجازه مالک باطل است » موصی (شخص وصیتکننده) باید در زمان انشای وصیت، اهلیت داشته باشد زیرا در این لحظه است که نسبت به تملیک مال خود تصمیم میگیرد
بر اساس ماده 841 قانون مدنی، «موصیبه باید ملک موصی باشد و وصیت به مال غیر ولو با اجازه مالک باطل است.» موصی (شخص وصیتکننده) باید در زمان انشای وصیت، اهلیت داشته باشد زیرا در این لحظه است که نسبت به تملیک مال خود تصمیم میگیرد.
ضرورتی ندارد که اهلیت موصی، تا زمان فوت او باقی بماند و عارضه جنون و سفه بعد از انشای وصیت در نفوذ حقوقی آن بیاثر است. بدین ترتیب برخلاف سایر قراردادها که دو طرف باید در لحظه تراضی یا آخرین جزء آن، اهلیت داشته باشند، تملک در وصیت زمانی تحقق مییابد که موصی زنده نیست و اهلیت و شخصیت خود را از دست داده است و همین ویژگی سبب نزدیک شدن مفهوم وصیت به ایقاع یا عملی میانه عقد و ایقاع میشود. موصیله (شخصی که وصیت به نفع او انجام شده است) نیز همین وضع را دارد و کافی است در زمانی که وصیت را قبول میکند، اهلیت داشته باشد. یکی از نکات قابل توجه این است که اگر کسی وصیت کند «چنانچه در زمان بعد از مرگم، زمینی خریده باشم، به پسرم یا شخص دیگری برسد» این وصیت باطل است. چنانچه قانون مدنی در این خصوص در ماده ۸۴۱ میگوید:«موصیبه باید ملک موصی باشد و وصیت به مال غیر ولو با اجازه مالک باطل است.» اگر کسی وارثی نداشته باشد نیز میتواند وصیت به هر شخصی که مایل است انجام دهد اما فقط تا یکسوم از مالش را میتواند برای آن شخص وصیت کند. به موجب ماده ۸۳۷ قانون مدنی، «اگر کسی به موجب وصیت، یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند، وصیت مزبور نافذ نیست.» با توجه به این ماده، در صورتی که موصی وارثی را به طور مستقیم از ارث محروم کند، وصیت باطل است و عبارت «نافذ نیست» در این ماده، به معنای «باطل» است. گفته شده است کودک را به همراه رشید میتوان وصی کرد تا پس از رسیدن به بلوغ، به اجتماع عمل کنند. در این فرض، تا زمان بلوغ کودک، وصی کبیر مستقل است و نفوذ اراده او به اجازه صغیر پس از رشد نیازی ندارد. در صورتی که صغیر پیش از رسیدن به سن رشد فوت کند، چون شرط ولایت او محقق نمیشود، وصی کبیر میتواند با استقلال به کار خود ادامه دهد و حاکم حق دخالت در کار او را ندارد. اگر صغیر پس از بلوغ نیز به علت عدم رشد یا جنون نتواند با وصی کبیر همکاری کند، در این که آیا نیاز به ضم امین است یا وصی کبیر استقلال دارد، تردید است. منشا تردید از آنجایی است که وصی کبیر مدتی به استقلال عهدهدار امور وصایت بوده است بنابراین نمیتوان او را از دیدگاه موصی، شایسته اجرای وصایت به استقلال ندانست.
منبع : روزنامه حمایتمطالب مرتبط