به صرف تشخیص ملی بودن اراضی و قطعیت آن، مالکیت زمین برای دولت خواهد بود
رای وحدت رویه ۶۸۱ – ۱۳۸۴/۷/۲۶
نقل از شماره ۱۷۷۰۲ـ ۸۴/۹/۱۰ روزنامه رسمی
شماره ۵۱۷۴/هـ ۱۳۸۴/۹/۶
پرونده وحدت رویه ردیف: ۸۰/۱۳ هیأت عمومی
بسمه تعالی
محضر مبارک حضرت آیتالله محمدی گیلانی دامت برکاته
ریاست محترم دیوان عالی کشور
با احترام، به استحضار میرساند:
آقای مدیرکل منابع طبیعی خراسان با ارسال نامه شماره ۳/۴۲۳۴۸ ـ ۱۳۷۷/۱۱/۱۲ بعنوان حضرت آیتالله مقتدائی دادستان محترم کل کشور به پیوست دو دادنامه اعلام نموده: چون دادرسان دادگاههای تجدیدنظر استان خراسان نسبت به امر واحدی رویههای مختلفی اتخاذ کردهاند تقاضا دارد موضوع در هیأت عمومی دیوان عالی کشور جهت اتخاذ رویه واحد مطرح گردد و پس از مطالبه پروندههای مربوطه و وصول آن خلاصهای از جریان پروندهها معروض و سپس مبادرت به اظهارنظر مینماید:
۱ـ در پرونده کلاسه ۷۱/۱۵ – ۵/۷۵ مطروحه در شعبه ۵ دادگاه عمومی کاشمر اداره منابع طبیعی دادخواستی به طرفیت آقای علیاکبر مرادی بخواسته خلع ید از دو هکتار اراضی جنگلی و مطالبه شصت هزار ریال خسارت به منابع طبیعی تقدیم نموده و توضیح داده: به موجب رأی کمیسیون ماده ۵۶ قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع قسمتی از پلاک ۹۳ اصلی موسوم به چشمه نماز از بخش ۷ کوهسرخ کاشمر ملی اعلام گردیده خوانده بدون مجوز دو هکتار از زمینها را متصرف گردیده و تقاضای صدور حکم نموده است و آقای دادرس شعبه چگونگی جریان ثبتی ملک را از اداره ثبت استعلام مینماید. پاسخ واصله اینست که علیاکبر علیزاده و چند نفر دیگر تقاضای ثبت ششدانگ مزرعه نماز پلاک۹۳ اصلی را کردهاند که در جریان ثبتی است مراتب به اداره منابع طبیعی کاشمر اعلام شده لیکن تاکنون پاسخ واصل نشده و سابقهای از اجرای ماده ۵۶ قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها در پرونده ثبتی ملاحظه نمیشود. دادرس دادگاه مرقوم با توجه به نامه واصله از اداره ثبت بشرح دادنامه شماره ۳۷/۱۲۱۹ – ۱۳۷۶/۸/۵ چنین رأی داده است:
رأی ـ چون اداره ثبت با توجه به استعلام دادگاه اعلام کرده اداره خواهان در پلاک مورد دعوی مالکیتی ندارد دعوی مطروحه را محکوم به رد اعلام مینماید و منابع طبیعی به حکم صادره اعتراض و اعلام نموده بموجب رأی صادره از کمیسیون ماده ۵۶ ملک مورد تصرف خوانده ملی اعلام شده و جزو انفال است و همین حکم برای مالکیت منابع طبیعی کافی است و تقاضا نموده با ارجاع به کارشناس و با نقض دادنامه بدوی حکم به خلع ید خوانده از اراضی ملی شده صادر شود.
با ارجاع پرونده به شعبه ۶ دادگاه تجدیدنظر دادرسان دادگاه ارجاع به کارشناسی نموده و با اعطای نیابت قضائی قرار صادره اجراء و کارشناس با معاینه محل و ترسیم کروکی مشخص نموده که ملک مورد تصرف خوانده جزء اراضی ملی شده میباشد و با اعاده پرونده به دادگاه تجدیدنظر آقایان دادرسان شعبه ۶ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان طبق دادنامه ۷۵/۸۴۲ ـ ۱۳۷۷/۸/۳۱ چنین رأی دادهاند:
رأی ـ با توجه به رأی کمیسیون ماده ۵۶ قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع و با توجه به نظریه کارشناس منتخب که دو هکتار ملک متصرفی خوانده بدوی را جزء اراضی ملی شده اعلام نموده با نقض دادنامه بدوی حکم به محکومیت آقای علیاکبر مرادی به خلع ید از دو هکتار از اراضی پلاک۹۳ چشمه نماز و پرداخت شصت هزار ریال بابت خسارت وارده به اداره منابع طبیعی کاشمر صادر میگردد.
۲ـ در پرونده ۹۳/۶/۵۴۷۶ اداره منابع طبیعی دادخواستی بطرفیت آقای محمدحسین باذوق بخواسته خلع ید از دو هکتار اراضی ملی شده در پلاک ۹۳ اصلی و مطالبه نود هزار ریال خسارت وارده به دادگاه عمومی کاشمر تقدیم و اعلام شده حسب رأی کمیسیون ماده ۵۶ قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع قسمتی از پلاک مورد دعوی ملی اعلام شده و خوانده بدون مجوز متصرف است و تقاضای محکومیت و خلع ید شده است. آقای دادرس شعبه دوم عمومی کاشمر با استماع اظهارات خوانده که این ملک سی سال در تصرف او و اجدادش بوده و مالک آنست و جریان ثبتی استعلام و حاکی است شش دانگ مزرعه چشمه نماز پلاک۹۳ اصلی بخش کاشمر از طرف علیاکبر علیزاده و چندنفر دیگر تقاضای ثبت شده و تا این تاریخ سابقهای از اجرای ماده۵۶ در پرونده ثبتی ملاحظه نمیشود که با توجه به نامه واصله از اداره ثبت آقای دادرس شعبه دوم دادگاه عمومی کاشمر بموجب دادنامه ۱۰۳۴/۴۰ ـ ۱۳۷۶/۷/۷ بعلت اینکه اداره منابع طبیعی در ملک مورد دعوی مالکیتی ندارد حکم به رد دعوی مطروحه صادر نموده و این حکم بموجب رأی شماره ۵۹/۱۰۴۵ ـ ۱۳۷۶/۹/۱۷ شعبه ۱۵ تجدیدنظر استان خراسان تأیید شده است. بنا به مراتب بشرح ذیل مبادرت به اظهارنظر مینماید.
نظریه ـ همانطوری که ملاحظه میفرمائید با توجه به اینکه آقایان دادرسان شعب ۱۴و ۱۵ دادگاه های تجدیدنظر استان خراسان در استنباط از مواد قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع خصوصاً ماده ۵۶ آن رویههای مختلفی اتخاذ کردهاند بنحوی که دادرسان شعبه ۶ رأی کمیسیون ماده ۵۶ را کافی برای احراز مالکیت دولت دانسته و دادرسان شعبه ۱۵ بعکس اظهارنظر نمودهاند و موضوع حائز اهمیت میباشد تقاضا دارد باستناد ماده۲۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری به منظور ایجاد رویه واحد دستور فرمائید موضوع در هیأت عمومی محترم دیوان عالی کشور مطرح گردد.
به تاریخ روز سهشنبه ۱۳۸۴/۷/۲۶ جلسه وحدت رویه قضائی هیأت عمومی دیوان عالی کشور، به ریاست حضرت آیتالله مفید رئیس دیوانعالی کشور و با حضور حضرت آیتالله درّی نجفآبادی دادستان محترم کل کشور و جنابان آقایان رؤسا و مستشاران و اعضاء معاون شعب حقوقی و کیفری دیوانعالی کشور، تشکیل گردید:
پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده مبنی بر: « ….. احتراماً: درخصوص پرونده وحدت رویه ردیف ۱۳/۸۰ موضوع اختلاف نظر بین شعب ششم و پانزدهم دادگاههای تجدیدنظر استان خراسان در استنباط از مواد قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع خصوصاً ماده ۵۶ آن با لحاظ مواد گزارش تنظیمی و سوابق امر، نظریه حضرت آیتالله درّینجفآبادی، دادستان محترم کل کشور، بشرح آتی اظهارنظر میگردد:
۱ـ بموجب ماده یک تصویبنامه قانونی مصوب ۱۳۴۱/۱۰/۲۷ عرصه و اعیانی کلیه جنگلها و مراتع و بیشههای طبیعی و اراضی جنگلی کشور جز اموال عمومی محسوب و متعلق به دولت است اعم از اینکه قبل از آن تاریخ افراد متصرف شده و سند مالکیت گرفته باشند یا خیر و طبق ماده ۵۶ قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع تشخیص منابع ملی و مستثنیات قانونی با وزارت منابع طبیعی (وزارت جهاد کشاورزی فعلی) است که ظرف مدت یک ماه پس از اخطار و یا آگهی بطریق مصرح در ماده مرقوم و سایر وسایل معمول و مناسب محل، اشخاص ذینفع میتوانند به نظر یادشده اعتراض نمایند پس از رسیدگی به اعتراض مذکور در کمیسیون مقرردر ماده مرقوم و قطعیت آن دستور رفع تصرف صادر و توسط مراجع انتظامی اجرا میگردد.
بنا به مراتب مذکور و با توجه به عموم و اطلاق ماده یک تصویبنامه قانونی فوقالذکر منابع طبیعی مصرح در ماده مرقوم فاقد قابلیت تملک خصوصی بوده و بعنوان اموال عمومی بدون هیچگونه اقدامی از جمله ثبت در دفتر املاک و به صرف تشخیص وزارت فوقالاشعار و قطعیت آن در مالکیت دولت قرار میگیرد و به تصریح تبصره۳ همان ماده تشخیص مرجع مذکور تا اظهارنظر کمیسیون معتبر و لازمالرعایه میباشد.
۲ـ رأی وحدت رویه ردیف ۲۳/۵۳ شماره ۳۵ مورخ ۱۳۵۳/۳/۲۹ هیأت عمومی دیوان عالی کشور صرف اجرای مقررات ماده ۵۶ فوقالذکر از حیث تشخیص منابع طبیعی و بالمال مالکیت و ذینفع بودن دولت در تعقیب کیفری تجاوز به منابع طبیعی را کافی اعلام مینماید.
۳ـ همانطوری که از سیاق الفاظ و عبارات مستعمل در ماده ۲۲ قانون ثبت استنباط میگردد مقررات این ماده در مقام ایجاد اختیار و تکلیف دولت در شناسایی مالکیت املاکی است که طبق مقررات بنام افراد در دفتر املاک به ثبت رسیده و بموجب انتقال عقدی یا قهری به تملک افراد درآمده و این انتقال هم در دفتر املاک ثبت شده باشد و در مقام این نیست که ثبت مالکیتهای قانونی دولت را اجباری نماید هرچند دولت بموجب قوانین دیگر از جمله مقررات راجع به مستندسازی داراییهای خود دارای تکالیفی میباشد.
نظر به مراتب فوق بنظر میرسد تشخیص مراجع قانونی بر ملی بودن اراضی و قطعیت تشخیص مذکور کفایت بر مالکیت دولت بر اراضی ملی دارد و به تبع این حق دولت ذینفع در دعاوی حقوقی و درخواست احقاق حق و شکایت کیفری نسبت به مدعیان و متجاوزین به اراضی مذکور میباشد و مدعیان این قبیل اراضی باید استناد و مدارک کامل و قابل قبول ارائه نمایند والا مالکیت دولت روشن است. چون رأی شماره ۷۵/۸۴۲ مورخ ۱۳۷۷/۷/۳۱ شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان با لحاظ این مراتب صادر گردیده منطبق با اصول و موازین تشخیص و مورد تأیید میباشد.» مشاوره نموده و به اتفاق آراء بدین شرح رأی دادهاند.
ردیف:۱۳/۸۰
رأی شماره ۶۸۱ – ۱۳۸۴/۷/۲۶
رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور (حقوقی)
به موجب ماده یکم تصویبنامه قانون ملی شدن جنگلهای کشور مصوب ۱۳۴۱، عرصه و اعیانی کلیه جنگلها و مراتع، بیشههای طبیعی و اراضی جنگلی کشور جزء اموال عمومی محسوب و متعلـق به دولت است ولو اینکـه قبل از این تاریـخ افراد آن را متصرف شده و سند مالکیت گرفته باشند و مطابق ماده ۲ قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی کشور مصوب ۱۳۷۱/۷/۲۸ تشخیص منابع ملی و مستثنیات ماده ۲ قانون ملی شدن جنگلها و مراتع با رعایت تعاریف مذکور در قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع با وزارت جهادسازندگی است و به صرف تشخیص وزارت مذکور و قطعیت آن، در مالکیت دولت قرار میگیرد و درخصوص مورد، عدم صدور سند مالکیت بنام دولت جمهوری اسلامی ایران، نافی مالکیت دولت نسبت به منابع ملی شده که به ترتیب مقرر در ماده مرقوم احراز شده و قطعیت یافته باشد نخواهدبود. بنا به مراتب رأی شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان که بااین نظر انطباق دارد به نظر اکثریت اعضاء هیئت عمومی دیوان عالی کشور صحیح و قانونی تشخیص میشود.
این رأی به استناد ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاه ها لازمالاتباع است.
منبع : روزنامه رسمیمطالب مرتبط
در چه صورتی می توان زمین را از حالت ملی بیرون کرد ؟
آئین نامه اجرائی قانون زمین شهری مصوب 1371
دستورالعمل چگونگی دریافت تقاضا،تشکیل و تکمیل پرونده بررسی کارشناسی