ابطال آییننامه چگونگی تملک اموال غیرمنقول توسط اتباع خارجی غیرمقیم در جمهوری اسلامی ایران مصوب 19 9 1374
تاریخ: 12/10/ 1378شمارهدادنامه: 362کلاسه پرونده:76/161
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: آقای جعفر نیاکی
موضوع شکایت و خواسته: ابطال مصوبه شماره 13235/ت 13996 هـ مورخ 3/11/1374 هیأت وزیران
مقدمه:شاکی طی شکایتنامه تقدیمی اعلام داشته است: مجوز هیأت وزیران برای صدور تصویبنامه مورخ 19/9/1374 که مورد اعتراض است بند 17 ماده (2) قانون وظایف وزارت امور خارجه مصوب 20/1/1364 قوه مقننه میباشد. قوه مقننه در بند 17 ماده (2) مذکور مشخص نکرده که برای کدام قانون به هیأت وزیران اجازه تصویب آییننامه میدهد چون در آییننامه مورد بحث مشخص نیست که مقررات مصوبه برای اجرای کدام قانون است و استناد هیأت وزیران به بند 17 ماده 2 قانون وظایف وزارت امور خارجه هم این ابهام را برطرف نمیکند, لاجرم یکی از شقوق زیر میتواند مورد نظربوده باشد: الف ـ اگر منظور قانون 16 خرداد 1310 باشد, آییننامه مورد ایراد از مفاد آن قانون خروج موضوعی دارد. زیرا موضوع آن قانون منحصراً الزام بیگانگان به فروش املاک مزروعی است. ب ـ اگر منظور آییننامه استملاک اتباع بیگانه مورخ مرداد 1328 باشد, در اینفرض نیز خروج موضوعی دارد و گذشته از این که مجوز هیأت وزیران برای صدور آن مشخص نشده, اساساً آن آیین نامه مرداد 1328 مربوط به استملاک بیگانگان مقیم ایران است که به آنان حق محدود و مشروطی برای خرید محل کسب یا مسکن داده شده است و ارتباطی به بیگانگان غیرمقیم ندارد. پ ـ اگر منظور قانون نامه تابعیت باشد, در این فرض چون آییننامه مورد ایراد استثنایی بر ممنوعیت کلی مندرج در بندهای (12 و 14) آن قانوننامه است, ناچار هم او که ممنوع کرده هم او میتواند هرگونه استثنایی بر آن قانون را اجازه دهد. یعنی باید هر گونه استثناﺀ به تصویب قوهمقننه باشد نه هیأت وزیران و اختیار هیأت وزیران در هیچ مورد نمیتواند از چارچوب قانونی بیشتر باشد والا مغایر اصل یکصد و سی و هفتم قانون اساسی خواهد بود.
ت ـ اگر منظور تصویبنامه قانونی 13 مهر 1342 باشد, در این فرض اگر چه از لحاظ موضوعی مطابقت دارد ولی: 1ـ هیأت وزیران در هیچ زمانی حتی در دوران فترت مجلس اختیار قانونگذاری نداشته است, فلذا آن تصویبنامه به اصطلاح قانونی علیرغم اسم آن غیر قانونی است 2ـ حضرت امام راحل رضواناله تعالی علیه این قبیل تصویبنامههای به اصطلاح قانونی را که هیأت وزیران در غیاب مجلس و به جانشینی آن وضع کرده است در همان سالهای 1341 و 1342 «تصویبنامههای غلط» نام دادهاند و تأکید فرمودند که «با تصویبنامههای غلط نمیشود پایههای قانون اساسی را سست کرد 3ـ اگر فرض شود که وزارت امور خارجه مجوز قانونی این تصویبنامه مورد بحث را از مجلس اخذ کرده باشد در این فرض هم اولا آن تصویبنامه قانونی خود آییننامهای داشت که در تاریخ 23/10/ 1342به تصویب هیأتوزیران رسیده و بعداً به موجب آییننامه شماره 2737 مورخ 6/5/ 1344اصلاح شده است و لذا باید تصریح شود که آییننامه 19/9/1374 در تکمیل آن یا به جای آن است اما مخدوش خواهد بود. ثانیاً مندرجات آییننامه مورد اعتراض از حدود و چارچوب تصویبنامه قانونی مورد بحث تجاوز کرده بدین توضیح که حقوق بیشتری اعطاﺀ کرده و تنبیههایی مقرر داشته است که در آن تصویبنامه قانونی وجود ندارد. بنا به مراتب آییننامه مصوب 19/9/1374 باید لغو شود. مدیرکل دفتر امور حقوقی دولت در پاسخ به شکایت مذکور طینامه شماره 4001/59180 مورخ 15/9/1377 اعلام داشتهاند: عطف به نامه شماره 76/161 مورخ 13/9/1376 راجع به درخواست شاکی برای ابطال آییننامه چگونگی تملک اموال غیرمنقول توسط اتباع خارجی غیرمقیم در جمهوری اسلامی ایران مصوب 19/9/1374 هیأت وزیران و ضمن ایفاد تصویر نظریه شماره 9412/914/ 642مورخ 27/11/1376 وزارت امورخارجه اعلام میدارد, 1ـ همانگونه که عنایت دارند هیأت محترم وزیران به استناد اصل 138 قانون اساسی جهت تأمین اجرای قوانین حق وضع آییننامه و تصویبنامه را دارد. از طرفی بند 17 ماده (2) قانون وظایف وزارت امور خارجه در مقام تعیین مرجع بررسی و ابلاغ موافقت با استملاک عین یا منفعت نمایندگیهای خارجی و استملاک اتباع بیگانه در ایران است و از جهت موارد موافقت و مراحل و ترتیبات آن اطلاق دارد.لذا وضع آییننامه به استناد اصل 138 قانون اساسی جهت امکان اجرای مقررات بند 17 ماده 2 اجتناب ناپذیراست.
2ـ لایحه قانونی مربوط به تصویبنامههایی که از سوی دولت صادر شده مصوب 1342صرفاً در 2 مورد تصویبنامههای قانونی موردنظر دولت را ملغی کرده است, یکی مصوباتی که در شور اول مجلس رد شود و دیگر اینکه لایحه اخذ اجازه در مهلت مقرر به مجلس داده نشده باشد. با توجه به اینکه لایحه لازم در این مورد با توجه به مشروح مذاکرات بیست و پنجمین جلسه از دوره بیست و یکم مجلس شورای ملی سابق, در مهلت مقرر و در تاریخ 15/10/1342 به مجلس تقدیم شده و رد آن در شور اول صورت نگرفته است, لذا مصوبه قانونی سال 1342 از مصادیق هیچ یک از این دو امر نمیباشد و مصوبه استملاک اتباع خارجه مصوب 1342 از اعتبار قانونی برخوردار بوده است. برای مزید اطلاع اضافه مینماید اتباع آمریکایی با ارائه دادخواست به دیوان داوری دعاوی ایران و امریکا در لاهه تلاش زیادی نمودند تا مصوبه یاد شده را فاقد مجوزاعلام و اقداماتی که برخلاف ترتیبات مقرر در آن است موجه قلمداد نمایند که لایحه دفاعیه مستدل وتفصیلی توسط دفتر خدمات حقوقی بینالمللی تنظیم شده که عندالاقتضاﺀ ارائه خواهد شد.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجﻩالاسلام والمسلمین درینجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از استماع توضیحات نمایندگان وزارت امور خارجه و بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آرای به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
نظر به اینکه اعطاﺀ هرگونه امتیاز خاص به اتباع بیگانه از جمله تملک اموال غیرمنقول در قلمرو جغرافیایی کشور ایران توسط آنان منوط به حکم صریح قانونگذار است و بند 17 ماده 2 قانون وظایف امور خارجه مصوب 20/1/1364 مجلس شورای اسلامی درخصوص بررسی و ابلاغ موافقت با استملاک عین یا منفعت نمایندگیهای خارجی و استملاک اتباع بیگانه درایران... متضمن اعطاﺀ اختیار وضع مقررات خاصی در باب جواز تملک اراضی و املاک توسط اتباع بیگانه به قوه مجریه نیست, بنابراین آییننامه مورد اعتراض خارج از حدود اختیارات قوه مجریه در وضع مقررات دولتی تشخیص داده میشودو مستنداً به قسمت دوم ماده (25) قانون دیوان عدالت اداری ابطال میگردد.
منبع : سامانه ملی قوانین و مقرراتمطالب مرتبط