اگر ضرب و جرح بهقدری شدید باشد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضای بدن یا منتهی به مرض دایمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل قربانی شود، مرتکب جرم علاوه بر محکومیت به پرداخت دیه، به تحمل بیش از ۶ ماه تا ۲ سال حبس محکوم خواهد شد
اگر ضرب و جرح بهقدری شدید باشد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضای بدن یا منتهی به مرض دایمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل قربانی شود، مرتکب جرم علاوه بر محکومیت به پرداخت دیه، به تحمل بیش از ۶ ماه تا ۲ سال حبس محکوم خواهد شد.
ضرب به معنای «زدن» است و به صدماتی گفته میشود که وارد کردن آنها باعث از هم جدا شدن نسوج و خونریزی ظاهری بدن نمیشود و صرفاً منجر به کبودی، سرخشدگی یا تورم و… میشود. جرح هم بهمعنای «زخم زدن» است و به آسیبهایی گفته میشود که باعث از هم جدا شدن بافتهای بدن شده و با خونریزی ظاهری و بیرونی همراه است، مانند خراشیدگی، بریدگی و پارگی دست. ضرب و جرح گاهی ممکن است با شکستگی استخوان نیز همراه باشد یا باعث شود که یکی از حواس شخص مصدوم از بین برود یا درست عمل نکند یا حتی عقل مصدوم هم زائل شود. البته این زد و خورد میتواند عمدی یا غیرعمدی باشد که اثبات غیرعمدی بودن آن مشکل است.
لازم است بدانیم مجازات اصلی و اولیه ضرب و جرح از نوع عمدی مانند قتل عمدی، قصاص است. یعنی همانطور که اولیای دم مقتول (بستگان درجه اول مقتول که صاحب خون او هستند) میتوانند درخواست کنند که قاتل کشته شود، در ضرب و جرح نیز شخص آسیبدیده میتواند عین همان آسیبی که ضارب به او وارد کرده است، تحت نظر قاضی بر جسم ضارب وارد کند. اما از آنجایی که عملاً امکان شبیهسازی دقیق عین همان آسیب وجود ندارد، و بهاصطلاح امکان مماثلت وجود ندارد، قصاص قابل اجرا نیست و بهجای آن، برای هر نوع آسیبی که به بدن بزهدیده وارد میشود، مبلغ معینی در قانون تعیین شده که دیه نام دارد و مرتکب جرم در صورت درخواست مجنیعلیه مکلف به پرداخت آن به وی است.
اگر ضرب و جرح بهقدری شدید باشد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضای بدن یا منتهی به مرض دایمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل قربانی شود، مرتکب جرم علاوه بر محکومیت به پرداخت دیه، به تحمل بیش از ۶ ماه تا ۲ سال حبس محکوم خواهد شد (مطابق ماده ۶۱۴ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ و نیز، بند الف ماده یک قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب سال ۱۳۹۹).
ضارب ممکن است عمل ضرب و جرح را به وسیله اعضای خود مانند دست و پا و دندان انجام دهد یا از وسایل دیگری مانند سنگ، چوب، چاقو، سلاح و… استفاده کند. در صورتی که جرح وارده منتهی به ضایعات شدید مذکور نشود، ولی ضارب (واردکننده ضربه) از اسلحه یا چاقو و امثال آن استفاده کرده باشد، مطابق تبصره ماده ۶۱۴ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ به سه ماه تا یک سال حبس محکوم خواهد شد. بدین ترتیب در ماده ۶۱۴ به نتایجی که از جرم بهدست میآید، توجه شده و تبصره، وسیله ارتکاب جرم را مدنظر قرار داده است.
گاهی ممکن است که کسی بدون استفاده از سلاح سرد یا گرم به دیگری ضربهای وارد کند که هیچگونه آثار ظاهری حتی در حد سرخشدگی و کبودی در بدن شخص مضروب باقی نگذارد. در این حالت، پرداخت دیه منتفی است، اما طبق ماده ۵۶۷ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ امکان محکومیت مرتکب به ۹۱ روز تا ۶ ماه حبس یا ۱۱ تا ۳۰ ضربه شلاق وجود دارد.
محکومیت ضارب به پرداخت دیه منوط به این است که حتماً شخص آسیبدیده شکایت کرده و دیه صدمات واردشده به خود را تقاضا کرده باشد.
اما اگر یکی از دو فرضی که در ماده ۶۱۴ یا تبصره آن اتفاق افتاده باشد، یعنی ضرب و جرح، منتهی به یکی از آسیبهای شدید مندرج در آن ماده شده باشد، یا از سلاح و چاقو استفاده شده باشد، برای تعقیب متهم، ضرورتی به شکایت شاکی خصوصی نیست و حتی بدون آن که شخص مصدوم شکایتی کرده باشد، مرجع قضایی خود متهم را تعقیب کرده و مجازات میکند. در این حالت جرم ضرب و جرح عمدی از جرایم غیرقابل گذشت است و برای تعقیب متهم نیازی به شکایت شاکی وجود ندارد؛ زیرا با ارتکاب آن به جامعه زیان وارد میشود و به همین جهت، جرم جنبه عمومی دارد.
اگر ضرب و جرح، نه به نتایج شدید در ماده ۶۱۴ منتهی شود و نه از سلاح و چاقو استفاده شده باشد، تعقیب متهم منوط به شکایت شاکی خصوصی است و در این فرض، شخص آسیبدیده فقط میتواند مطالبه دیه کند.
برای تحقق جرم ضرب و جرح لازم است که شخص بزهدیده (مجنیعلیه) حتما انسان زنده باشد و اگر شخصی به انسان فوتشدهای ضربه وارد کند، عمل او جرمی مستقل تحت عنوان «جنایت بر میت» است.
منبع : باشگاه خبرنگارانمطالب مرتبط