نحوه مطالبه اجاره بهای معوق

نحوه-مطالبه-اجاره-بهای-معوق

وقتی قرارداد اجاره ملک بین مستاجر و موجر نوشته می شود مستاجر وظیفه دارد به جز ودیعه ماهیانه مبلغی را پرداخت نماید، در صورت پرداخت نکردن موجر میتواند دادخواست مطالبه اجاره معوق دهد


هنگامی که قرارداد اجاره ملک میان موجر و مستأجر منعقد می‎شود، وظایف و اختیاراتی برای طرفین ایجاد می‎شود. از جمله وظایف موجر این است که ملک خود را برای مدت معینی در اختیار مستأجر بگذارد و مستأجر نیز موظف می‎شود که علاوه بر مبلغ ودیعه، مبلغی را ماهیانه تحت عنوان اجاره‎بها به موجر پرداخت کند که در ادامه، به بررسی نحوه مطالبه اجاره‎بهای معوق توسط موجر می‎پردازیم.

اگر مستأجر در موعد مقرر، اقدام به پرداخت اجاره‎بها نکند، موجر می‎تواند دادخواست مطالبه اجور معوق را تقدیم محکمه کند که در چنین دعوایی خواهان، موجر بوده و خوانده دعوا نیز مستأجر است

اگر مبلغ اجاره‎بها 50 میلیون تومان یا کمتر از آن باشد، مرجع صالح، شورای حل اختلاف محل وقوع ملک است اما اگر مبلغ اجاره‎بها بیش از 50 میلیون تومان باشد، مرجع صالح، دادگاه محل وقوع ملک است.(طبق قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 99) پس از صدور رأی مبنی بر محکومیت مستأجر به پرداخت اجور معوق و قطعیت آن، اجراییه صادر می‎شود و می‎توان با معرفی اموال مستأجر و توقیف آن، مبلغ مورد نظر را دریافت کرد.  این در حالی است که اگر اموالی از مستأجر شناسایی نشود، می‎توان او را جلب کرد. همچنین موجر می‎تواند با توقیف مبلغ ودیعه، اجور معوقه را از مبلغ ودیعه تأمین کند.

  مستاجر درصورت تلف شدن ملک تعهدی به پرداخت بقیه اجاره ندارد

در صورت تلف شدن یا از بین رفتن عین مستأجره (ملک)، مستأجر تعهدی به پرداخت باقی‎مانده اجاره ندارد.

می‎توان در قرارداد اجاره شرط کرد که در صورت عدم پرداخت اجاره‎بها برای مدت معین، موجر می‎تواند قرارداد را فسخ و ملک را تخلیه کند.

موجر می‎تواند همزمان با مطالبه اجور معوق، هزینه‎هایی مانند پول آب، برق و یا … را نیز مطالبه کند.

 دادخواست مطالبه وجه چک

اگر مستأجر بابت پرداخت اجاره‎بها، به تعداد اقساط آن، چک به موجر داده باشد، در صورت برگشت خوردن چک، موجر صرفاً می‎تواند دادخواست مطالبه وجه چک را تقدیم دادگاه کند؛ نه مطالبه اجور معوق.

به محض اینکه قرارداد اجاره منعقد شده و ملک تحویل مستأجر می‎شود، مستأجر مکلف به پرداخت اجاره‎بها خواهد بود.

 با فوت مستأجر پرداخت دیون او حال نمی‎شود 

با فوت مستأجر پرداخت دیون او حال نمی‎شود (دیون مستأجر همان اجاره‎بهاست). مستأجر می‎بایست اجاره‎بها را فقط به شخص مالک پرداخت کند و پرداخت اجاره‎بها به هر شخصی غیر از مالک، وجاهت قانونی ندارد.

موجر در رابطه با تصرفات مستأجر بعد از اتمام قرارداد، صرفاً مستحق دریافت اجرت‌المثل با جلب نظر کارشناس است و حق مطالبه خسارت ناشی از تأخیر در تخلیه طبق توافق طرفین را ندارد.

در صورت انقضای اجاره و عدم تخلیه و تغییر مالک عین در این اثنا، استحقاق مالک جدید نسبت به اجرت‌المثل بر مبنای زمان تحقق مالکیت وی بر عین مورد ملاک محاسبه خواهد بود، نه زمان منقضی شدن اجاره.

 مستأجر در استعمال عین مستأجره تعدی یا تفریط نکند

بر اساس ماده ۴۹۰ قانون مدنی، مستأجر باید اولا در استعمال عین مستأجره به نحو متعارف، رفتار کرده و تعدی یا تفریط نکند.

ثانیا عین مستأجره را برای همان مصرفی که در اجاره، مقرر شده و در صورت عدم تعیین در منافع مقصوده که از اوضاع و احوال، استنباط می‎شود، استعمال کند.

ثالثا مال‎الاجاره را در مواعدی که بین طرفین مقرر است، تأدیه کند و در صورت عدم تعیین موعد، نقدأ باید بپردازد.

همچنین طبق ماده ۵۰۵ قانون مدنی، اقساط مال‎الاجاره که به علت نرسیدن موعد پرداخت آن بر ذمه مستأجر مستقر نشده است، به موت او حاصل نمی‎شود.

 رویه و نظریات قضایی

رأی شماره ۷۸۳ – مورخ 8 تیر سال 1316 شعبه یک دیوان عالی کشور: اگر موجر به علت تأخیر اقساط، اجاره را فسخ کرده باشد، از موقع فسخ تا آخر مدت اجاره، مستحق اجرت‎المسمی نخواهد بود و فقط حق مطالبه خسارت تأخیر را خواهد داشت.

رأی شماره ۴۸۲ – مورخ 9 خرداد سال 1329 شعبه ۶ دیوان عالی کشور: به محض وقوع عقد اجاره، ذمه مستاجر به مال‎الاجاره مشغول می‎شود و عدم تسلیم عین مستأجره، موجب برائت ذمه او نخواهد شد. مگر اینکه اجبار موجر به تسلیم عین مستأجره، ممکن نباشد و مستاجر از این جهت اجاره را فسخ کند.

رأی شماره ۹۶۶ – مورخ 9 مرداد سال 1334 شعبه یک دیوان عالی کشور: نظر به اینکه اصولا مستأجر مکلف است، وجه مال‎الاجاره را به موجر یا جانشین قانونی او بپردازد، مگر اینکه حکم دادگاه خلاف این ترتیب را دستور دهد، بنابراین ادعای مستأجر مبنی بر اینکه وجه قبوض اقساطی را به فرزندان موجر که ذی‎حق در اخذ بودند، تأدیه کرده است، بدون ارائه چنین مدرکی برای احراز صلاحیت آنان قابل قبول نیست و اشتغال ذمه او را رفع می‌کند.

نظریه مشورتی شماره ۷/۴۵۵۲ مورخ 6 دی سال 1360 اداره حقوقی قوه‎قضاییه: به موجب مدلول ماده ۲۰ قانون مدنی، دعوی راجع به مال‎الاجاره (اجرت‎المسمی) از دعاوی راجع به منقول محسوب شده و از شمول مقررات ماده ۲۳ قانون آیین دادرسی مدنی، خارج و مشمول مقررات ماده ۲۱ آن قانون است.

اما راجع به اجرت‎المثل مورد اجاره، چنان که از ملاک حکم ماده ۲۰ قانون مدنی نسبت به مال‎الاجاره مستفاد است، این اجرت‎المثل نیز دین و از لحاظ صلاحیت دادگاه در حکم اموال منقول محسوب می‎شود.

با این حال، دعوی مربوط به آن نیز از لحاظ صلاحیت، تابع مقررات ماده ۲۱ قانون آیین دادرسی مدنی خواهد بود. 

به علاوه بر حسب ظهور مدلول ماده ۲۳ قانون آیین دادرسی مدنی، حکم این ماده نسبت به دعاوی مالکیت و حق ارتفاق و حق انتفاع و امثال آنها، لازم‎الرعایه است و دعوی اجرت‎المثل اعیان مستاجره، خارج از مفاهیم و عناوین مذکور است.

چنان که مندرجات و مقررات ماده ۱۸ قانون مدنی هم که در زمینه مورد بحث است، مؤید نظر بالاست.

ضمنا یادآور می‎شود که هرگاه در یک دادخواست، دعاوی اجرت‎المسمی و اجرت‎المثل توأمان شود، قطع نظر از مراتب بالا، مورد با ماده ۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی، منطبق خواهد بود.

رای شماره ۱۱۷۵ مورخ 24 آبان سال 1391 شعبه ۴۹ دادگاه تجدیدنظر استان تهران: تهاتر به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات، نیازمند حکم از مرجع صلاحیت‎دار است و موجر نمی‎تواند بدین سبب و بدون اخذ حکم از مرجع صلاحیت‎‏دار، اجاره‏بهای معوق را با بخشی از ودیعه اجاره، تهاتر کند. 


مطالب مرتبط

دعوای تخلیه عین مستأجره به دلیل انتقال منافع به غیر

حق زارعانه چیست؟

اعتراض به تشخیص ملی بودن زمین - وکیل اراضی ملی - وکیل اعتراض به منابع طبیعی - وکیل خوب اعتراض به تشخیص اراضی ملی