نمی توان خوانده هر دعوا را به صرف عدم پذیرش خواسته خواهان از سوی دادگاه، مستحق جبران خسارت دانست و استحقاق خوانده هر دعوا برای جبران خسارات صرفا زمانی قابل پذیرش است که دفاع او مثبت علم به محق نبودن و قصد خواهان برای اضرار به خوانده هنگام اقامه دغوا باشد و در غیر آن، ورود خسارت از متقضیات دفاع و اصل ممنوعیت سلب حق دادخواهی افراد است
در خصوص تجدید نظر خواهی آقای ابراهیم ..... با وکالت آقای حسین ..... و خانم ایران ........ به طرفیت آقای غلامحسین ...... نسبت به دادنامه شماره ........ صادره از شعبه 6 شورای حل اختلاف ...... که به موجب آن راجع به دعوای خواهان به خواسته مطالبه مبلغ 200/000/000 ریال بابت حق الوکاله وکیل و خسارت دادرسی ناشی از دعاوی تجدید نظر خوانده علیه تجدید نظر خواه در شعب سوم و پنجم دادگاه عمومی حقوقی ...... که منتهی به صدور قرارهای ابطال دادخواست و عدم استماع دعوا گردیده است، بشرح و تفصیلی که در پرونده انعکاس یافته حکم به رد دعوای خواهان صادره شده است؛ با توجه به محتویات پرونده و با عنیات به اینکه تظلم و دادخواهی بعنوان حقی مسلم برای هر فرد به رسمیت شناخته شده و سلب یا حتی تحدید آن غیر قابل پذیرش بوده و مادام که اعمال آن حق وسیله اضرار به غیر تلقی نشود جبران خسارات ناشی از آن قابل مطالبه نیست و برابر ماده 109 قانون آیین دادرسی مدنی پذیرش درخواست خوانده هر دعوا صرفا جهت اخذ تامین از خواهان برای تادیه خسارات ناشی از هزینه دادرسی مدنی پذیرش و حق الوکاله وکیل پیش بینی شده و علاوه بر آن مطالبه خسارات وارده به خوانده ناشی از دعوای خواهان اناطه به رفتار عمدی خواهان و علم او به ذیحق نبودن خود دارد که مستلزم احراز بوده تا وصف اضرار به غیر بودن آن اثبات گردد، از این رو نمی توان خوانده هر دعوا را به صرف عدم پذیرش خواسته خواهان از سوی دادگاه، مستحق جبران خسارت دانست و استحقاق خوانده هر دعوا برای جبران خسارات صرفا زمانی قابل پذیرش است که دفاع او مثبت علم به محق نبودن و قصد خواهان برای اضرار به خوانده هنگام اقامه دغوا باشد و در غیر آن، ورود خسارت از متقضیات دفاع و اصل ممنوعیت سلب حق دادخواهی افراد است، بنابراین در پرونده حاضر بدین خاطر که بدون رسیدگی به ماهیت موضوع راجع به هر دو دعوای تجدید نظر خوانده (خواهان اصلی دعاوی مورد نظر) علیه تجدید نظرخواه (خوانده همان دعاوی) تصمیم شکلی اتخاذ شده است و علم تجدیدنظر خوانده به ذیحق نبودن خود و قصد او برای اضرار به تجدید نظر خواه هنگام اقامه دعاوی که موجب خسارت به وی شده، به طریق اولی روشن و پذیرفتنی نیست، بنابراین دادگاه دادنامه تجدید نظر خواسته را نتیجتا مغایر با موازین و مبانی قانونی نداسنته و از این رو به استناد اصول س و چهارم و چهلم قانون اساسی و مواد 515 و 358 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 27 قانون شوراهای حل اختلاف ضمن رد تجدیدنظرخواهی، رای بدوی را تایید می نماید. این رای قطعی است.
دادرس شعبه 6 دادگاه عمومی حقوقی شهرستان.......
مطالب مرتبط
بایدها و نباید های زندگی در مشاعات آپارتمان
لایحه قانونی حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها
قانون اساسنامه شرکت ملی نفت ایران