با توجه به اینکه گواهیِ گواهان، همیشه در اختیار است، نمی تواند جزء اسنادِ مکتومِ موضوعِ اعاده دادرسی تلقی شود
مستندات: بند 1 و 7 ماده 426 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی
شماره دادنامه قطعی : 9309970223500305
تاریخ دادنامه قطعی : 1393/04/16
در خصوص دعوی آقای م.الف. با وکالت آقایان خ.خ. و ک.ز. به طرفیت آقای و.د. با وکالت آقایان ع.ک. و ک.ک. دایر به ابطال رأی هیئت حل اختلاف مواد 147 و 148 قانون ثبت در پرونده شماره 7865/79 در خصوص پلاک ثبتی 4768 فرعی از 92 اصلی بخش 11 ثبتی تهران و ابطال سند مالکیت پلاک ثبتی 8075 فرعی از 92 اصلی، نظر به جامع اوراق و محتویات پرونده و با عنایت به استناد وکلای خوانده به شرح صورت جلسه مورخ 3/2/1392 این دادگاه به شهادت شهود جهت وقوع عقد بیع فی مابین اصحاب دعوی در سال 1378 و با عنایت به مودای گواهی گواهان خوانده به شرح منعکسه در صورت جلسه مورخ 18/3/1392 این دادگاه که همگی دلالت بر وقوع عقد بیع در جهت تنفیذ بیع فضولی سابق خوانده با معامل فضولی آقای ع.ش. دارد و دریافت قسمتی از ثمن از سوی خواهان به دلالت شهادت شهود محرز است و عدم دریافت الباقی ثمن خللی بر معامله فی مابین وارد نمی آورد و دلیلی بر بی اعتباری گواهی گواهان خوانده اقامه نشده است دادگاه دعوی خواهان را به لحاظ انتقال ملک متنازع فیه و تنفیذ بیع سابق توسط فضول غیرثابت تشخیص و مستنداً به مواد 249 و 238 و 339 قانون مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان به شرح مارالذکر صادر و اعلام می شود. رأی صادره ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 116 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ ماندگار مشفق
تجدیدنظرخواهی آقای س.الف. با وکالت آقای ک.ز. و خ.خ. نسبت به دادنامه شماره 307. . . 92 مورخه 19/3/92 صادره از شعبه 116 دادگاه عمومی حقوقی تهران که طی آن حکم به بطلان دعوی خواهان به خواسته ابطال رأی هیئت حل اختلاف مواد 147 و 148 قانون ثبت در پرونده شماره 7865/79 موضوع پلاک ثبتی 4768 فرعی از 92 اصلی بخش 11 تهران و ابطال سند مالکیت پلاک ثبت 8075 فرعی از 92 اصلی صادرشده است وارد و موجه است و رأی صادره بنا به دلایل ذیل مخدوش و درخور نقض می باشد اولاً برابر نامه شماره 36230 مورخه 18/7/91 اداره ثبت اسناد و املاک تهران پارس مالکیت پلاک ثبتی 4768/92 اصلی مفروز و مجزی شده از پلاک 56 فرعی از اصلی مذکور واقع در سفید خاک بخش 11 تهران برابر سند شماره 24840 مورخه 12/6/54 دفترخانه . . . تهران بنام خواهان انتقال یافته است و از ناحیه خوانده هیچ گونه دلیل و یا مستندی اعم از عادی یا رسمی که دلالت بر انتقال ملک از ناحیه خواهان یا قائم مقام آن یا نماینده وکیل وی به او باشد ارائه نگردیده است ثانیاً ادعای خوانده مبنی بر اینکه برابر مبایعه نامه عادی زمین متنازع فیه را به همراه اراضی دیگر از آقای ع.ش. در سال 75 خریداری نموده است و در سال 78 معامله از ناحیه خواهان تنفیذ گردیده است نیز صحیح نبوده زیرا هیچ گونه رابطه حقوقی فی مابین آقای ع.ش. و مالک زمین مبنی بر اجازه یا وکالت جهت فروش وجود نداشته و دلیلی در این خصوص ارائه نگردیده است و همچنین اجازه انتقال و یا تنفیذ آن از ناحیه خواهان کاملاً انکار و تکذیب گردیده است لذا این بخش از ادعای خوانده نیز فاقد توجیه قانونی می باشد ثالثاً آن بخش از ادعای خوانده مبنی بر اینکه در سال 75 زمین را خریداری و در سال 78 با دیوارکشی ملک، خواهان به تصرفات وی اعتراض نموده لذا ناچار گردیده با خواهان توافق شفاهی به خرید نماید و 20 میلیون تومان آن را خریداری و تنها بیست هزار تومان پرداخت نموده است نیز مقرون به واقع نمی باشد زیرا با توجه به شرایط موجود اوضاع واحوال قضیه و باسواد بودن آنان نیاز به تنظیم قرارداد یا توافق نامه رأی می باشد که چنین اقدامی صورت نگرفته است و خواهان نیز منکر هرگونه توافق در این خصوص و تکذیب ادعای خوانده می باشد و اظهارات گواهان نیز برای دادگاه با توجه به ماده 241 قانون آیین دادرسی مدنی که تشخیص ارزش و تأثیر گواهی با دادگاه بوده افاده قطع و یقین به انجام معامله و یا تنفیذ آن نمی نماید رابعاً برابر محتویات پرونده ثبتی ملاحظه می گردد که تقاضانامه توسط آقای ع.ش. تقدیم اداره ثبت گردیده آن هم به انضمام یک استشهادیه که بیانگر تصرفات وی در زمینی می باشد که اعلام گردیده محل تخلیه زباله ساختمانی بوده و توسط نامبرده به مصالح فروشی و بتن تبدیل گردیده است که هیچ اشاره به متراژ دقیق زمین و یا شماره پلاک ثبتی و غیره نگردیده است و خوانده نیز مدعی خرید زمین به انضمام زمین های دیگر از آقای ع.ش. می باشد و معلوم نبوده که آیا زمین خواهان نیز جزء آن اراضی بوده یا خیر زیرا از ناحیه نامبرده مبایعه نامه ای ارائه نگردیده است و اشاره رأی به زمین خواهان نشده است و خوانده نیز در پرونده مذکور ضمن استشهادیه مدعی خرید آن از آقای ع.ش. بوده و اشاره به مفقود نمودن مبایعه نامه خود نموده است لذا خوانده هیچ گونه تقاضانامه رأی تقدیم اداره ثبت ننموده و تقاضانامه آقای ع.ش. نیز فاقد پلاک ثبتی و نشانی دقیق است و دلیلی که حکایت از واگذاری و انتقال تقاضای آقای ع.ش. به آقای خوانده باشد در پرونده ثبتی وجود نداشته و از طرفی برابر ماده 147 قانون ثبت احداث اعیانی و خرید باید قبل از سال 1370 باشد درحالی که ادعای خوانده حکایت از خرید ملک در سال 75 که زمین بایر بوده و اخذ مجوز دیوارکشی از ناحیه نامبرده داشته که این امر بیانگر احداث اعیانی از سال 75 به بعد می باشد لذا از این حیث نیز ورود هیئت فاقد توجیه قانونی می باشد بناء علی هذا این دادگاه تجدیدنظرخواهی خواهان را وارد و موجه دانسته و ضمن پذیرش آن به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی با نقض حکم صادره، حکم به ابطال رأی هیئت حل اختلاف به شماره 7865 /79 و ابطال سند مالکیت موضوع پلاک ثبتی 4768/92 بخش 11 تهران نسبت به ملک خواهان صادر و اعلام می گردد رأی صادره قطعی است.
رییس شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
پورفلاح ـ زیوری
رأی اصلاحی
نظر به اینکه در صفحه دوم دادنامه به شماره 1010. . . 92 مورخ 10/9/1392 در پرونده کلاسه 696. . . 91 شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران اشتباه بین قلمی رخ داده است لذا در سطر آخر همین صفحه پلاک ثبتی از شماره 4768/92 به شماره 8075 اصلاح می گردد این رأی قطعی است و تسلیم آن بدون رونوشت از دادنامه اصلی ممنوع است.
رییس شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
پورفلاح ـ زیوری
رأی دادگاه
در خصوص دادخواست اعاده دادرسی آقای و.د. با وکالت آقای س.الف. نسبت به دادنامه اصلاحی شماره 1326. . . 92 مورخه 10/12/92 ناظر به دادنامه 1010 مورخه 10/9/92 صادره از شعبه 35 محاکم تجدیدنظر استان تهران که به استناد بند 1 و 7 ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی صورت گرفته است نظر به اینکه سند مکتوم دارای دو شرط اساسی بوده 1- در جریان دادرسی در اختیار متقاضی نباشد 2- دلیل حقانیت متقاضی باشد نظر به اینکه استشهادیه شماره 2. . . . 1392 مورخه 19/9/92 دفترخانه . . . تهران بعد از اصدار رأی اصلی به تاریخ 10/9/92 اخذ گردیده است و از طرفی گواهی شهود همیشه در اختیار بوده و نمی تواند جزء اسناد مکتوم تلقی گردد و همچنین پاسخ استعلام شهرداری تهران به بازپرس شعبه چهارم دادسرای تهران نیز دلیل حقانیت متقاضی نمی باشد و در خصوص صدور رأی خارج از خواسته نیز با توجه به اینکه پلاک ثبتی مورداشاره در واقع مجزی شده از پلاک موردادعای خواهان بوده که در اجرای ماده 147 قانون ثبت صادرشده که مورد ابطال قرارگرفته است لذا از شمول و مصادیق خارج از خواسته تلقی نمی گردد لذا این دادگاه به استناد تبصره ماده 435 قانون آیین دادرسی مدنی قرار ردّ دادخواست اعاده دادرسی را صادر و اعلام می نماید رأی صادره قطعی است.
رییس شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
پورفلاح ـ زیوری
محسن رفعتی - وکیل متخصص دعاوی ملکی
منبع : سامانه ملی آرای قضاییمطالب مرتبط
رای شماره 2806 هیات عمومی دیوان عدالت اداری
تمرکز بر روی کسانی که مالیات خانه های خالی نمی دهند
مالکیت منابع واقع در اراضی موقوفه
آیین نامه نحوه رسیدگی به پرونده های موضوع اصل 49قانون اساسی مصوب 1380,07,28
مطالبه سرقفلی با فرض سقوط حق کسب و پیشه
آیا ترمیم و نوسازی بنای واقع شده در اراضی زراعی و باغ ها تغییر کاربری محسوب می شود؟