از بین رفتن محل تجاری که ناشی از عمل مالک بوده، موجب از بین رفتن حق کسب و پیشه مستاجر نمی گردد
رای اصراری
در تاریخ 20/2/72 اقای سید احمد کامران دادخواستی به طرفیت بنیاد جانبازان استان گیلان و سازمان تبلیغات استان گیلان (حوزه هنری ) به خواسته مطالبه مبلغ چهل میلیون ریال بابت حق کسب و پیشه (سرقفلی) بوفه سینما فلسطین با احتساب هزینه دادرسی به دادگاه حقوقی یک رشت تسلیم و توضیح داده، سینما فلسطین و بوفه آن به موجب اسناد جداگانه در اجاره اینجانب بوده و حق سرقفلی (کسب و پیشه) بوفه سینما طبق سند صلح شماره 140572 - 17/4/1357 دفتر اسناد رسمی شماره 2 رشت از مستاجرین قبلی خریداری و اجاره بهای آن نیز جدا از اجاره بهای سینما به مالکین پرداخت شده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی سینما مصادره شد و در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت و بنیاد مذکور بوفه سینما را نیز من غیر حق از ید من خارج ساخت که بر اثر دادخواهی مجددا آن را در تاریخ 18/10/68 به من تحویل داد و تا زمان وقوع حریق در سینما تحت اختیار من بود طبق صورتجلسه شماره 370/16 6/1/65 بنیاد ضمن تصدیق تعلق حق کسب و پیشه به من اجور 26 ماهی که بوفه از تصرف من خارج شده بود پرداخت ننموده و در صورتجلسه مذکور قید شده که پس از بازسازی سینما بوفه آن را به من تحویل دهد. اخیرا بنیاد مستضعفان تصمیم گرفته سینما را به مجتمع ورزشی تبدیل کند چون محل کسب ( بوفه ) به تبع سینما می تواند وجود داشته باشد یا تبدیل سینما به سالن ورزشی بوفه موضوعا تعطیل است و اینجانب حق کسب و پیشه خود را با جلب نظر کارشناس وفق مقررات مطالبه می کنم و تقاضای صدور حکم به شرح خواسته را دارد.
پرونده بدوا در شعبه دوم دادگاه حقوقی یک و پس از تشکیل دادگاه عمومی در رشت در شعبه دوم دادگاه مرقوم در جریان رسیدگی قرار گرفته. سازمان تبلیغات اسلامی در پاسخ به دعوا اظهار داشته سینما از بدو توقیف و مصادره تحت پوشش بنیاد استان گیلان بوده و در سال 60 آتش گرفته و از آن تاریخ بلااستفاده مانده و جهت حفظ و نگهداری تاسیسات مانند بقیه سینماها موسسه که خود زیر مجموعه بنیاد است، قرار داشته از نیمه دوم سال 1369 سینماهای بنیاد تحویل حوزه هنری گردیده و مجددا بر اساس بند «ح» صورتجلسه مورخ 25/2/71 مجددا سینما به بنیاد استان گیلان تحویل گردید و به قرار اطلاع بنیاد استان سینما را تبدیل به باشگاه ورزشی نموده و بدین ترتیب دعوا به این حوزه توجه ندارد و تقاضای رد دعوا را نموده است. خواهان متعاقبا دعوا خود را نسبت به سازمان تبلیغات اسلامی مسترد داشته است بنیاد مستضعفان و جانبازان به شرح لوایح تقدیمی اظهار داشته: سینما فلسطین به علت اتش سوزی از حیز انتفاع ساقط شده و چون آتش سوزی خارج از اراده و تصمیم متصدیان امر بوده مسئولیتی متوجه بنیاد نیست. از طرفی خواهان ید استیجاری ندارد و سرقفلی به کسی تعلق می گیرد که مستاجر باشد. مشارالیه طبق صورتجلسه مورخه 6/1/65 کلیه اجور پرداختی خود را مسترد داشته و این موضوع قرینه ای است بر اینکه ید استیجاری خود را ... نموده و اجور بعد از ایام مذکور را هم پرداخت ننموده تا جهتی برای وجود رابطه استیجاری حاصل گردد. و در متن صورتجلسه عنوان نموده با اتش سوزی سینما هیچ گونه داعیه و حق دیگری در مورد بوفه سینما و اجاره آن و هرگونه درامد و خسارت وارده ندارد و تقاضای صدور حکم به رد دعوا را دارد. نماینده بنیاد در جلسه دادرسی اظهار داشته در صورتجلسه مورخ 6/1/65 بنیاد فقط حق اولویت خواهان را در بهره برداری از بوفه در صورت فعال شدن سینما پذیرفته است. اگر سینما دایر می شد از جهت واگذاری بوفه آن به خواهان شکی وجود نداشت اما چون اصل قضیه که فعال شدن سینما باشد منتفی گردیده واگذاری بوفه عملا منتفی است دادگاه وضعیت ثبتی ملک مورد دعوا را استعلام و برای تعیین میزان حق کسب و پیشه خواهان به نرخ متعارف روز، قرار ارجاع امر به کارشناسی صادر نمود و کارشناس منتخب میزان حق کسب و پیشه را 4000000 ریال براورد نمود که نظریه وی مورد اعتراض بنیاد مستضعفان قرار گرفت دادگاه کفایت رسیدگی را اعلام و ضمن صدور قرار رد دعوا به لحاظ عدم توجه آن به سازمان تبلیغات اسلامی در مورد بنیاد مستضعفان خلاصتا به شرح زیر رای صادر می نماید:
با توجه به مصالحه نامه رسمی شماره 170527-17/4/57 حق سرقفلی خواهان محرز است و در صورتجلسه مورخه 6/1/65 فقط حق مطالبه اجور و خسارات ایام عدم استفاده خواهان اسقاط گردیده و حق سرقفلی ساقط نشده است و با توجه به تبدیل ینما عدم امکان بهره برداری خواهان لطمه بر حق و مال وی دارد و به استناد مواد 1و2 قانون مسئولیت مدنی و نظریه کارشناس که اعتراض مؤثری نسبت به آن معمول نگردیده بنیاد مستضعفان و جانبازان را به پرداخت مبلغ چهل میلیون ریال در حق خواهان محکوم می نماید و در مورد مطالبه خسارات دادرسی نیز به لحاظ غیر شرعی بودن حکم بر بطلان دعوا صادر شده است. بنیاد مستضعفان نسبت به رای صادره اعتراض و درخواست تجدیدنظر نموده و اعتراض وی این است که سینما طبق حکم دادگاه انقلاب اسلامی مصادره شده و به استناد رای وحدت رویه شماره 2581/12/71 هیئت عمومی دیوان عالی کشور اگر کسی ادعای حقی نسبت به آن بنماید رسیدگی در صلاحیت دادگاه انقلاب اسلامی است. سینما پس از سوختن به همان صورت باقی مانده و تبدیل نشده و بهره برداری از آن مقدور نیست و نتیجتا استفاده از حق مالی ادعائی خواهان به کیفیت معروضه به فرض استحقاق محقق مانده است. از طرفی مطالبه سرقفلی با هیچیک از موارد مصرحه در قانون روابط موجر و مستاجر مطابقت ندارد زیرا مطالبه سرقفلی منحصر به موارد مندرج در آن قانون از قبیل تخلیه ، احداث بنا و احتیاج شخصی و غیر آن شده است و تقاضای نقض دادنامه معترض عنه را دارد. شعبه سوم دیوان عالی کشور برابر دانامه شماره 278/73/5/74خلاصتا چنین رای داده است:
اعتراض تجدیدنظر خواه وارد است زیرا اولا به شرح دادخواست بدوی خواهان مبلغ چهل میلیون ریال بابت حق کسب و پیشه ( حق سرقفلی) بوفه سینما فلسطین مطالبه نموده و به شرح لایحه تقدیمی برای اولین بار جلسه دادرسی خواسته دعوا را تحت همان عنوان تکرار کرده و به موجب ماده 2 قانون آئین دادرسی دادگاه مکلف بوده در حدود خواسته خواهان به دعوی مطروحه رسیدگی و رای قانونی صادر نماید و اقدام دادگاه به صدور حکم محکومیت خوانده به استناد مواد 1و2 قانون مسئولیت مدنی وجه قانونی ندارد چه آنکه از ناحیه خواهان دعوا مطالبه خسارت اقامه نشده که تمسک دادگاه به مواد مرقوم موجه باشد ثانیا حق کسب و پیشه با تجارت به موجب مقررات قانونی قبلی روابط مالک و مستاجر مصوب سال 1329 و متعاقبا به موجب قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 جعل و برقرار شده و حدود استحقاق مستاجر را هم در مطالبه چنین حقی در بند های ( 1تا 3 ماده15 و ماده 19 و تبصره 1 ذیل این ماده تبیین نموده لکن دعوا خواهان به خواسته مطالبه حق کسب و پیشه به کیفیت مطروحه با هیچ یک از موارد مذکور در مواد فوق از قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1356 مطابقت ندارد ثالثا صورتجلسه مورخ 6/1/65 که متعاقب آتش سوزی سینمای فلسطین تنظیم شده و طرفین صحت صدور و اصالت آن را تایید نموده اند مربوط به تصدیق طلبکاری آقای کامران صاحب امتیاز و سرقفلی بوفه سینما فلسطین بوده و مشعر است بر اینکه معادل مبلغ 600/526/1 ریال بابت کلیه حق و حقوق آقای کامران مورد تایید بنیاد قرار گرفته و مشارالیه در قبال دریافت این مبلغ تصدیق نموده کلیه مطالبات خود را که شامل اجاره بهای بوفه و اثاثیه موجود در آن است دریافت داشته و از زمان آتش سوزی سینما هیچگونه داعیه حقوقی، با توجه به راکد بودن سینما و بوفه آن در خصوص اجاره بها و هرگونه درآمد دیگر و خسارات از بنیاد ندارد و در قسمت اخیر صورتجلسه تصریح گردیده: بدیهی است پس از مرمت سینما و راه اندازی آن بنیاد همکاری لازم را با آقای کامران در جهت بهره برداری از بوفه با درنظر گرفتن ضوابط و حقوق قانونی مشارالیه به عمل خواهد آورد. با این ترتیب دعوی خواهان تحت عنوان مطالبه حق کسب و پیشه توجیه قانونی یا قراردادی نداردو به کیفیت مطروحه مسموع نیست و دادنامه تجدیدنظر خواسته که خلاف دلالت اوراق و مدارک مضبوط در پرونده و موازین قانونی صادر شده نقض و رسیدگی مجدد به شعبه دیگر دادگاه عمومی رشت محول گردیده است. پرونده پس از وصول با کلاسه 25/1089 در شعبه پنجم دادگاه عمومی رشت در جریان رسیدگی قرار گرفته دادگاه پس از استماع توضیحات و مدافعات طرفین کفایت رسیدگی را اعلام و ضمن شرح دعوا و اقدامات معموله خلاصتا به شرح زیر رای صادر می نماید:
نظر به اینکه به موجب اسناد و مدارک پیوست پرونده خصوصا صورتجلسه شماره 47/16 6/1/75 ( ظاهرا منظور صورتجلسه مورخ 6/1/65 است ) تنظیمی بین سرپرست بنیاد مستضعفان گیلان و خواهان دعوی ، مالکیت ایشان بر منافع (حق کسب و پیشه) یک باب بوفه مستقر در سینمای فلسطین سابق محرز است و حدوث حریق و تخریب سینما و تبدیل آن به مجموعه ورزشی مالکیت منافع را زایل و منتفی نمی نماید، هرچند قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1356 خصوصا ماده 19 آن طریقه استیفا منافع مورد اجاره را بیان نموده است لیکن پیش بینی قانون مذکور ناظر به مواردی است که عین مستاجره وجود داشته باشد در حالی که در پرونده حاضر عین مستاجره بر اثر اقدامات خوانده با تبدیل سینما به سالن ورزشی کلا از بین رفته است لذا مورد خارج از شمول ماده 19 قانون فوق الذکر می باشد و مستندا به مواد 1 و 2 قانون مسئولیت مدنی حکم بر محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ 40 میلیون ریال بابت حق کسب و پیشه یک باب بوفه مستقر در سینما فلسطین سابق رشت در حق خواهان صادر نموده بنیاد مستضعفان و جانبازان به رای صادره اعتراض و درخواست تجدید نظر نموده و اعتراضات وی تکرار مطالبی است که در جریان دادرسی عنوان شده تجدیدنظر خوانده به شرح لایحه جوابیه اظهار داشته:
هیچگاه از حق قانونی خود اعراض نکرده ام، تجدیدنظر خواه با تبدیل سینما به مجموعه ورزشی حقوق قانونی و شرعی مرا به حال تعلیق در آورده و اکنون سینمائی وجود نداردتا بوفه آن مطرح باشد و در چنین حالتی گریزی نیست چون اینکه مطالبه سرقفلی به صورت مطالبه خسارت وارده در اثر بسته شدن مورد اجاره از طرف موجر و در قالب قانون مسئولیت مدنی صورت گیرد و... چه عنوانی میتوانم احقاق حق کنم و مطالبه سرقفلی در شرایط موجود از طرف من در واقع مفید همین معناست که مورد توجه دادگاه نیز قرار گرفته و رای براساس مواد 1و2 قانون مسئولیت مدنی صادر شده و تقاضای ابرام دادنامه معترض عنه را دارد. پرونده جهت رسیدگی به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است لوایح طرفین هنگام شور قرائت و محتویات پرونده مورد توجه قرار خواهد گرفت. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید و پس از قرائت گزارش آقای دکترعلی خوشوقتی عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد:
نظر به اینکه دعوی خواهان به خواسته مطالبه حق کسب و پیشه اقامه گردیده که در شعبه دوم دادگاه عمومی رشت مورد رسیدگی قرار گرفته و این دادگاه به استناد مواد 1و2 قانون مسئولیت مدنی بنیاد مستضعفان و جانبازان را به پرداخت مبلغ چهل میلیون ریال در حق خواهان محکوم نموده است و نظر به اینکه شعبه سوم دیوان عالی کشور در مقام رسیدگی تجدید نظر به شرح دادنامه شماره 7278/5/77 دادنامه شماره 2674/7/73 شعبه دوم دادگاه عمومی رشت را نقض و رسیدگی مجدد را به شعبه دیگر دادگاه عمومی رشت محول نموده و نظر به اینکه شعبه پنجم دادگاه عمومی رشت که رسیدگی پس از نقض را عهده دار بوده ولی دادنامه شماره 291382/8/76 مجددا با همان استدلال قبلی و به استناد مواد 1و2 قانون مسئولیت مدنی به صدور حکم محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ چهل میلیون ریال از بابت حق کسب و پیشه در حق خواهان صادر نموده و نظر به اینکه رای دادگاه اخیر الذکر مستند به همان علل و اسبابی صدور یافته که رای منقوض شعبه دوم دادگاه عمومی رشت مبتنی بر ان بوده است از این رو با لحاظ ماده 576 قانون ایین دادرسی صدور و این که شعبه سوم دیوان عالی کشور به رعایت بند ح ماده 23 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب نمی تواند استدلال دادگاه را بپذیرد و از این رو رای تجدید نظر خواسته اصراری محسوب است و بایستی در جلسه عمومی شعبه حقوقی دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار گیرد مقرر می دارددفتر پس از ثبت نتیجه پرونده را جهت طرح در هیئت عمومی اصراری به اداره دفتر دیوان عالی کشور ارسال نماید. به تاریخ روز سه شنبه 23/2/1377 جلسه اصراری حقوقی هیئت عمومی دیوان عالی کشور به ریاست حضرت ایت الله محمد محمدی گیلانی رئیس دیوان عالی کشور و با حضور جناب اقای مهدی ادیب رضوی نماینده دادستان محترم کل کشور و جنابان اقایان روسا و مستشاران و اعضا معاون شعب حقوقی دیوان عالی کشور به شرح ذیل تشکیل گردید. پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده و استماع عقیده جناب اقای مهدی ادیب رضوی نماینده دادستان محترم کل کشور مبنی بر :«حسب سوابق امر خواهان دادخواست خود را به عنوان مطالبه حق کسب و پیشه در دادگاه مطرح نموده است و مفاد صورتجلسه مورخ 6/1/65 که پس از اتش سوزی سینما فلسطین تنظیم شده دلالت بر این داردکه بنیاد مستضعفان و جانبازان مبلغی بابت حق و حقوق خواهان به وی پرداخت نموده و مشار الیه تصدیق نموده مطالبات خود را که شامل اجاره بهای بوفه و اثاثیه موجود در آن است دریافت داشته و نیز تصریح شده است پس از مرمت سینما و راه اندازی در جهت بهره برداری از بوفه با در نظر گرفتن ضوابط و حقوق قانونی مشارالیه عمل خواهد شد بنابراین با توجه به مراتبی که در صورتجلسه مورد توافق قرارگرفته است بنیاد خواهان را مستاجر شناخته و حقوق قانونی وی را قبول کرده است و هرچند حریق و تخریب سینما مستند به عمل موجر نبوده است لکن چون موجر قصد تجدید بنا و تبدیل محل سینما به مجموعه ورزشی را دارد و واگذاری بوفه عملا منتفی است و بنیاد عهده دار حقوق وی می باشد لذا نتیجتا معتقد با تایید اراء دادگاه ها می باشم.» مشاوره نموده و اکثریت بدین شرح رای داده اند:
اعتراضات تجدیدنظر خواه نسبت به دادنامه شماره 1382 مورخ 29/8/1376 شعبه 5 دادگاه عمومی رشت وارد و موجه به نظر نمی رسد زیرا مندرجات صورتجلسه مورخ 6/1/1365 تنظیمی فی مابین اصحاب دعوا و سایر اوراق پرونده، مالکیت تجدیدنظرخوانده را نسبت به منافع بوفه سینما که در اثر حریق و تبدیل آن به مجتمع ورزشی از بین رفته، مدلل می دارد و چون از بین رفتن سینما و تبدیل آن به مجموعه ورزشی که ناشی از عمل تجدیدنظر خواه است، مسقط حق کسب و پیشه تجدیدنظر خوانده نخواهد بود، لذا رای دادگاه منطبق با دلایل دعوا و موازین قانونی تشخیص و مستندا به بند ح ماده 23 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب، با اکثریت اراء ابرام می گردد.
مطالب مرتبط
دعوای تخلیه عین مستأجره به دلیل انتقال منافع به غیر
قانون خرید اراضی و ابنیه و تأسیسات برای حفظ آثار تاریخی و باستانی
الزام به تنظیم سند رسمی اجاره در فرض عدم اخذ صورت مجلس تفکیکی